🌺ظرفی رها در خیابان (پاکیزگی نشانه‌ی ایمان بود) با موتور میرفتم که یهو دیدم از داخل یه ماشینی، ظرف یکبار مصرفی به بیرون انداخته شد! فوری کنار اون ظرف توقف کردم، برداشتمش و خودمو به اون ماشین رسوندم، پُشت چراغ قرمز گرفتمش. مرد میانسالی بود. آهسته به پنجره اش زدم و ظرف رو نشونش دادم. یهو صورتش مخلوطی از خنده و خجالتِ بسیار شد ... پنجره رو پایین کشید و منم همینجور که ظرف رو از دستم میگرفت با لبخند تلخی گفتم: «آخه چرا؟!»😏 کلی شرمنده شد و گفت: ممنون ببخشید چشم مطمئنم تا آخر عمرش یادش نمیره... به نهضت ما بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/1655439360C3ac9fe7eda این پیام را منتشر کنید... مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده... تنها کانال رسمی نشر آثار @aamerin_ir