شهید محمو کاوه یک بار با طعنه به او گفتم: نه که خیلی مرخصی می‌آیی، باید آرزو کنیم یک جای بدنت تیر بخورد، بلکه ۲ روز پسرمان را ببینیم!» این روزها، بسیاری از مردم، دنبال این هستند که بدانند «محسن حججی» با آن‌ همه روحیه رزم، از چه سبب، همیشه شاد و خندان بود؟! فاش می‌گویم چون «محمود کاوه» همیشه شاد و خندان بود! از قول پدر و مادر شهید بخوانید: «یک بار رفتیم بیمارستان عیادتش. تیر خورده بود به گلو. جوری بود وضعش که مانده بودیم چطور زنده مانده! یک وضعی بودها! حنجره‌اش عقب جلو شده بود؛ تا این حد! پزشکان می‌گفتند: «عملش خیلی سخت بود! شانس آوردید زنده مانده!» بعدها که به هوش آمد و وضعش کمی بهتر شد، با تشر به او گفتم: «هیچ خودت را جلوی آینه دیده‌ای؟ این وضع گلویت است، آن وضع حنجره‌ات، آن وضع صورتت، آن وضع دل و روده‌ات که در هر عملیات، چند سانتش آب می‌رود، آن وضع دستت، آن وضع آرنج این یکی دستت، آن وضع مچ پای راستت، آن وضع زانوی پای چپت!» خندید و گفت: «خدایی این زانوی پای چپم دیگر هیچ ربطی به جنگ ندارد! این مال فوتبال است!» پرسیدم: «مگر در آن خراب‌شده، فوتبال هم بازی می‌کنید؟» دوباره خندید: هر جا بروم، فوتبال سر جایش است!» نه! سخن از شهداست و من دوست ندارم این متن را به این زودی‌ها تمام کنم! در همان مصاحبه، از زبان «پدر شهید» شنیدم: «یک وقت‌هایی که به زندگی محمود نگاه می‌کنم یا تعاریف این و آن از شهیدمان را می‌شنوم، فکر می‌کنم محمود ۸۰ سال در این دنیا زندگی کرده، نه ۲۵ سال!» و عجبا! آدمی وقتی از حالات و آنات شهید «محسن حججی» هم می‌خواند و می‌شنود، باور نمی‌کند قهرمان این روزهای وطن، دقیقا مثل «محمود کاوه» تنها و تنها ۲۵ سال از خدا عمر گرفته! ولی خب! حق با پدر شهید کاوه است! که «محسن حججی» ادامه عمر دور و دراز «محمود کاوه» است! «محمود کاوه» اما در کدام مکتب، درس ایستادگی آموخت؟! من این را، هم از زبان مادر این شهید شنیدم و هم از قول پدر شهید کاوه که آنقدری که در تربیت شهید ما «حضرت آقا» نقش داشت، ما نقش نداشتیم: «هم محمود و هم عبدالحمید [دیالمه] اصلش را بخواهی دست‌پرورده و تربیت‌شده «حضرت آقا» بودند. البته، هم آقا به دو شاگرد شهید خود محبت داشتند، هم این دو عاشق «حضرت آقا» بودند. محبت عجیبی داشت محمود به «حضرت آقا». اینکه رهبر انقلاب فرمودند «کاوه در مشهد، شاگرد من بود لیکن بعدها شد استاد و مربی‌ام» لطف مضاعف حضرت آقا را نشان می‌دهد». پس این «متن شهدایی» یک «مخاطب خاص» دارد؛ «رهبر»ی که رهروانی چون «محمود کاوه» و «محسن حججی» دارد! همان «رهبر» که «شهدا» را تشبیه به «ستاره‌ها»یی می‌کند که با وجود نورشان، راه را می‌توان پیدا کرد! و مسیر را می‌توان شناخت! پس ما رد نگاه حماسی شهید والامقام و بالاتبار «محسن حججی» را الی‌الابد خواهیم گرفت! تا در دیروز این نگاه منور، به «محمود کاوه» برسیم و در فردای آن، ان‌شاءالله به روزگار خوش ظهور! هنوز مانده تا «حضرت حافظ» غزل بسراید! و هنوز مانده تا «شیخ اجل» از نثر و نظم، شاهکار بیافریند! و هنوز «شاهنامه فردوسی» ادامه دارد! ادامه دارد تا «مولانا» واقعا «شمس» را ببیند! اگر «محمود کاوه» و «محسن حججی» ایرانی هستند، چه افتخاری از این بالاتر که از قوم این رادمردانیم؟! و اگر دین و آیین‌شان «اسلام» است، چه فخری از این بالاتر که حصن حصین «لا اله الا الله» شهادت ما نیز هست؟! پس بیسیم «روزگار جنگ» حتی در این معرکه «جنگ روزگار» هم سالم کار می‌کند! اگر «محسن» صدای «محمود» را از گذر روزگار شنید و اگر «قاسم سلیمانی» دیروز در «کربلای ۵» و امروز در خود کربلا «صاحب اختیار» است، دیر نیست که مولا و مقتدای ما، خارج از پرده غیبت، مولا و مقتدای خود را ببیند! خدایا! سوگند به «قمر منیر بنی‌هاشم» که آموزگار جانبازی همه شهداست، نور علی نور «خورشید» را هر چه زودتر بر ما کمال و تمام بتابان! که شهدای ما راستش، دل به وادی خطر زدند و رفتند، تا «منتقم خون وارث آدم» قربانیانی از جنس آدم داشته باشد! می‌ارزد! والله می‌ارزد که خون سرخ هزاران محمود کاوه و هزاران محسن حججی، راهی را آبیاری کند که ختم به رهایی ابنای آدم ‌شود! و این «کلبه احزان» گلستان شود! برخیز خواجه شیراز! برخیز که خدا اگر بخواهد، تا ظهور «پادشه خوبان» چیزی نمانده! صبح، قریب است و موعد غزل، نزدیک! برخیز... حسین قدیانی کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🕊🌺