📚 ابعاد ادعای مجبور بودن رهبری در دریافت واکسن ایرانی
1️⃣ مراتب امر رهبری برای شرایط گوناگون
آیا امیرالمؤمنین که زیر بار صلح نیرنگی معاویه نمیرفت، وقتی فشارها زیاد شد، آیا مجبور نشد آن را بپذیرد؟ آیا پس از آن فرمود هر چه میخواهید بکنید؟ یا باز هم در تعیین شخص مذاکره کننده اعلام نظر کرد؟ ایشان تا پایان، هرگز کارگزارانش را از رهنمود خود بیبهره نگذاشت؛ لکن در هر مرتبه، به میزان عقل آنان، دستور صادر کرد (کَلِّمُوا الناسَ عَلَی قَدر عُقولِهم). آیا امام حسن (ع) به سبب کوتاهی مسئولین، مجبور به پذیرش صلح نشد؟ آیا این پذیرش صلح، وهن مقام امام حسن (ع) است؟ بلکه آنچه بد است، این است که بگوییم ایشان باعث آن شرایط شد.
2️⃣ ولی فقیه نیز، برای مواجهه تراز، برنامه دارد؛ ولی اگر مسئولین کوتاهی بکنند و کار تراز را پینگیرند مصلحت جدیدی به میان میآید و رهبری، متناسب با شرایط تازه، با مسئولین سخن میگوید. اینگونه تدبیر، عین عقلانیت است؛ نه وهن رهبری!
3️⃣ بررسی یک نمونه روشن از مجبور شدن ولیّ فقیه
رهبری درباره اقدام امام خمینی در برابر قطعنامه ۵۹۸ میگویند که امام مثلاً ده روز پیش نظر دیگری داشت، اما مجبور «شد» و «مصلحت» جدید نیز، پذیرش قطعنامه بود و کار امام در نوشیدن جام زهر نیز، «مدبرانه» بود و خدا نیز به این عقلانیت، برکت داد:
👈 آ. «امام عزیزمان آن وقتی که
#مصلحت دانست قطعنامه را قبول کرد ... ملاحظه نکرد که حالا من هفته قبل یا ده روز قبل یا یک ماه قبل، خود من چی گفتم! نه؛ تکلیف این است، مصلحت اسلام این است» امام خامنهای ۱ فروردین ۱۳۶۸
👈 ب. «قبول قطعنامه از طرف امام، به خاطر فهرست مشکلاتی بود که
#مسؤولین آن روزِ
#امور_اقتصادی کشور، مقابلِ رویِ او گذاشتند و
#نشان_دادند که کشور نمیکِشد و نمیتواند جنگ را با این همه هزینه، ادامه دهد. امام
#مجبور شد و قطعنامه را پذیرفت. پذیرش قطعنامه، به خاطر ترس نبود؛ به خاطر هجوم دشمن نبود؛ به خاطر تهدید امریکا نبود» امام خامنهای ۱۴خرداد ۱۳۷۵
👈 ج. «حتّی قبول قطعنامه هم در پایان کار، در آن شرایط که امام از آن تعبیر کردند به «نوشیدن جام زهر»، این هم مدبّرانه بود. در آن مقطع، این کار، کار مدبّرانهای بود، باید انجام میگرفت. اگر مدبّرانه نبود، اگر عاقلانه نبود، امام انجام نمیداد.» امام خامنهای ۳۱ شهریور ۱۳۹۹
👈 د. «شاید مشیت الهی بر این بود که با
#قبول_قطعنامه، حقانیت جمهوری اسلامی بیش از پیش در جهان آشکار شود و ملت ایران به هدفهای اساسی خود در سطح بینالمللی نزدیکتر گردد.» امام خامنهای ۳۰ شهریور ۱۳۶۸
4️⃣ بیگمان دولت و برخی مسوولین، بسیاری از دستورهای رهبری در مواجهه با کرونا را زیر پا گذاشتند و قطعا مواجهه ترازی که مد نظر رهبری بود، انجام نشد و قطعا رهبری «مجبور» شد مواجهات نازلتری را در تناسب با شرایط جدید، پیش بگیرد و این عین عقلانیت و تدبیر و شجاعت است؛ نه «وهن» رهبری.
5️⃣ اما این که اگر به سخنان رهبری عمل شده بود، رهبری واکسن ایرانی را هم نمیزد، ادعایی است که باید برای آن دلیل داشت. اما اگر دلیلی بتواند ثابت کند که رهبری مجبور به زدن واکسن شده است، شرمش بر آنان است که در انجام مواجهه تراز، کوتاهی کردهاند؛ نه اینکه این کار، سبب وهن رهبری باشد! ولی مسأله این است که ما دلیل برای تأیید این ادعا نیافتیم و ظواهر امر نیز، نشانگر رد این ادعا است؛ زیرا علت مخالفت رهبری با اصرار کارشناسان در یک بازه زمانی، خارجی بودن واکسن از یک سو و رعایت نوبت دریافت، از سوی دیگر بیان شد و چیزی که دلیل ناگزیری پذیرش واکسن باشد، به ما نرسیده است؛ لذا طرح این ادعا، نادرست است!
6️⃣ اما اگر هم تحمیلی در کار بوده باشد، یا امکان نپذیرفتن واکسن بود که رهبری از ما آگاهتر و دلیرتر است و یا راه گریزی نداشته است که در این حال، خدا برکتش را در عمل به تکلیف قرار داده است و اگر رهبری چنین نمیکرد، خلاف مصالح بود.
7️⃣ اما این که نظر کارشناسی، اشتباه یا خلاف احتیاط یا فاقد همهجانبهنگری بوده باشد، احتمالش هست؛ و لذا رهبری به اصرار پیشین آنان عمل نکرد! از این رو، عمل به پیشنهاد بعدی کارشناس، قرینه پذیرش نظر کارشناس است؛ نه مجبور شدن. به هر روی، وظیفه ما ارتقاء تراز کارشناسی و نیز «تفقه ابعاد کارشناسی» است؛ که ان شاءالله به آن خواهیم پرداخت.
8️⃣ اما ادعای خائن بودن کارشناس، اگر مدلّل است؛ بیان شود و گرنه، شائبه تهمت دارد. رهبری بیش از هر کس میداند که به چه کس و تا چه اندازه میتوان اعتماد کرد!
9️⃣ اما نگرانی و پرسش از چرایی تجویز واکسن به رهبری، پیش از پایان دوره سوم ارزیابی، چیزی است که کارشناسان ابعاد گوناگون مسأله، باید با مواجهه علمی پاسخ بدهند!
🔟 به دلیل فرمان رهبر در پاسداشت افتخار واکسن ایرانی، هر کاری که تضعیف این رهنمود باشد، اشتباه است و باید پاسدار حقیقی این افتخار نیز باشیم.
⬛️ یا امام جواد