انقلاب به جاهای خوبِش رسیده(۵) رأی‌دادن با چراغ قوه تا اذان ظهر منتظر شدیم تا صندوق سیار رأی‌گیری را به مقر بیاورند. احمد از مسئول دسته پرسید: تکلیف انتخابات چی میشه؟! سرمدی هم فقط در جواب گفت: قراره تا بعدازظهر صندوق رو بیارن. عصر شد و باز هم خبری از بروبچه‌های رأی‌گیری نشد. دل تو دلش نبود‌؛ شال و کلاه کرد که به شهر برود تا بلکه بتواند در انتخابات شرکت کند که خبر رسید هیچ‌کس حق ندارد مقر را ترک کند! ساعت ۱۰ شب رفت بخوابد تا به موقع سر پستش برسد. ناگهان صدا زدند: هر کی می‌خواد رأِی بده،‌ بیاد. از خوشحالی بال درآورد. یکی یکی بچه‌ها را از خواب بیدار کرد و به سمت چادر رأی‌گیری رفت. چادر خیلی تاریک بود. تنها وسیله روشنایی چراغ قوه بود. بسم‌الله الرحمن الرحیم گفت و نوشت: «محمدعلی رجایی» (خاطره‌ای از شهید احمد جعفرنژاد) ✍عباس بابائی 🇮🇷 کانال‌حجت‌الاسلام‌عباس‌بابائی🇵🇸 ( عضویت‌درایتا🔻) https://eitaa.com/abas_babaeii