19.68M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و هفتم فصل دوم) 🔸وقتی اومدم بالای سر تختم، خودم رو برای اولین بار دیدم که روی تخت دراز کشیدم و دستم روی گیره مانندی بود و کاملاً بُرِش خورده بود. 🔸نسبت به خودم و نسبت به نگاهم و حواسی که ما به عنوان حواس پنجگانه می‌شناسیم کاملاً مسلط بودم و علاوه بر اون، یه سری توانایی‌های جدید پیدا کرده بودم. 🔸دیدم همون آقایی که منو بیهوش کرده، به همراه یه کمک، خیلی در حال تکاپو کردن هستند، یادمه که یه سرنگی دستش بود داشت به رگم تزریق می‌کرد و به کمکش می‌گفت: سریعتر! سریعتر! زود باش! 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/31JN7 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links