💠 عنوان:
(گزیده ای از قسمت بیست و دوم فصل پنجم)
🔸جسم من را به بیمارستان منتقل کردند و من در میان اقوام بودم و داشتم به آنها میگفتم که من سالم هستم، یکی از کسانی که وقتی من در کما بودم برایم سنگ تمام گذاشت همسرم بود. داخل بخشی رفتم که خودم آنجا بودم. حمید که روی تخت هست را دیدم و از کنار او عبور کردم و رفتم و دیگر کسی را ندیدم و به سمت یک تونل هدایت شدم.
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/vaaxuap
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی#عباس_موزون#فصل_۵_قسمت_۲۲#حمید_جعفری#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links