ســــــــلام خدمت اعضای محترم
مـــــــــهمان عزیز امشب ما 👇👇👇
شـــــــــهید حسین مشتاقی هستند
عاشق و خادم مسجد بود، تمام وقتهای آزادش را در آنجا می گذراند، به ایام محرم که نزدیک میشدیم، برای رفتن به مسجد بال درمیآورد، مسجد را آماده ایام عزا میکردند، در و دیوار آنجا را سیاه پوش، آبدارخانه را تمیز و وسایل پذیرایی را مهیا میکرد، هیچ وقت نمیگذاشت بزرگترها به آبدارخانه بیایند و ظرف بشورند. یکی از آقایان می گفت: وقتی چای خوردم، دیگه همه ظرف ها جمع شده بود، استکانم گرفتم و رفتم آبدارخانه بشورمش ولی حسین آقا اومد، منو بغل کرد و کنار کشید، گفت تا ما هستیم، شما نباید این کارو بکنید.
به بزرگترها احترام می گذاشت، به کوچکترها محبت میکرد، مسجدی ها میگفتند که هر چندبار که درخواست چای میدادیم، حسین آقا با روی خوش برای ما میآورد، خانم ها به من میگویند، ما انگار هنوز حسین آقا را میبینیم، که در یک دستش، سینی استکانهاست و در دست دیگرش کتری و از آبدارخانه بیرون میآید تا از ما پذیرایی کند.
🌷 شهید حسین مشتاقی🌷
یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
شادی روح امام و همه ی شهدای
عزیز خاصه مهمان امشب مون
دسته گل صلوات هدیه کنیم
خدایاازعمرم بگیربرعمر رهبرم بیفزا
کوتاهترین دعا برا بزرگترین آرزو
اللهم عــــــــجل لولیک الفرج
الـــتماس دعای فــــرج آقا جانم