✨
#قصص_قرآنی
✨
#حضرت_محمد_ص
✨
#قسمت_ششم
👈دعوت خويشان نزديك، به اسلام
از آن جا كه اگر خويشان و نزديكان پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم دعوت او را مى پذيرفتند، هم زبان اعتراض دشمنان بسته مى شد (مثلاً نمى گفتند اول برو اهل و عيال و عموهاى خود را اصلاح كن بعد به سراغ ما بيا) و هم آنها پشتوانه داخلى و نزديك خوبى براى پيامبر مى شدند، از طرف خداوند به پيامبر فرمان داده شد كه:
🍃وَ اَنذِر عَشِيرَتِكَ الاَقرَبِينَ🍃
✨خويشان نزديك خود را انذار و دعوت كن.سوره شعراء/ آيه 214)✨
🌴در اين كه آيا اين فرمان در آن سه سال اول قبل از دعوت عمومى بوده، يا بعد از سه سال اول، از قرائن تاريخى استفاده مى شود، كه اين دعوت مربوط به آن سه سال اول است. بعضى گويند اين دعوت در سال دوم بعثت صورت گرفته است.
🌴پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به على عليه السلام دستور داد مقدارى غذا و مقدارى شير تهيه كند،آن گاه چهل نفر (به نقل بعضى چهل و پنج نفر) از سران بنى هاشم را دعوت نمود، وقتى كه آنها حاضر شدند از غذا خوردند ابولهب (يكى از عموهاى پيامبر) فهميد كه مجلس براى دعوت به رسالت پيامبر تشكيل شده (طبق نقل بعضى از مورخين) دو بار مجلس را به هم زد، تا بار سوم، هنوز مجلس به هم نخورده بود، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به آنها رو كرد و فرمود:
🌴اى فرزندان عبدالمطلب! من از جانب خدا به سوى شما، مژده دهنده و ترساننده، فرستاده شده ام. به من ايمان بياوريد و مرا يارى كنيد تا هدايت شويد.
🌴سپس فرمود: هيچكس مانند من براى خويشان خود چنين ارمغانى نياورده، من خير و سعادت دنيا و آخرت را براى شما آورده ام. آيا كسى هست كه با من برادرى كند و از دين من پشتيبانى نمايد تا خليفه و وصى من گردد و در بهشت نيز با من باشد؟
🌴سكوت مجلس را فرا گرفت، دعوت شدگان در فكر فرو رفتند، ناگهان على عليه السلام (كه حدود سيزده سال داشت) برخاست و گفت:
🌴اى رسول خدا! من تو را يارى مى كنم. رسول خدا به او فرمود: بنشين.
🌴بار دوم گفتار خود را تكرار كرد، باز على عليه السلام برخاست و گفت: من تو را يارى مى كنم. پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: بنشين. براى بار سوم حاضران را دعوت كرد، هيچيك از حاضران به دعوت پيامبر پاسخ ندادند، جز على عليه السلام كه براى بار سوم نيز برخاست و گفت: من تو را يارى مى كنم. در اين هنگام پيامبر فرمود:
🍃اءنّ هذَا اَخِى وَ وصيى وَ خَلِيفَتى عَلَيكُم فاسمَعُوا لَهُ و اَطِيعُوهُ🍃
🌴اين (اشاره به على عليه السلام )برادر و وصى و جانشين من بر شما است، سخنان او را گوش دهيد، و از او اطاعت كنيد.
🌴حاضران از مجلس برخاستند، در حالى كه هر كسى سخنى در رد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مى گفت، ابولهب در ميان جمع تحريك شده به طور استهزاءآميز به ابوطالب رو كرد و گفت:
🌴محمد، پسرت على را بزرگ تو قرار داد و دستور داد از او پيروى كنى.(تاريخ طبرى، ج 2،ص 217؛ بحار، ج 18،ص 191)
ادامه دارد....