‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ☀️ وقتی رسیدم خانه،ست لباس نظامی ام را پوشیدم تا مامان ببیند.چندتا عکس هم انداختم.بعد هم چندساعتی وقت گذاشتم تا یک کتابخانه کوچک،گوشه اتاقم سوار کردم.با جا به جا شدن کتاب ها،حسابی اتاق مرتب شد.بعداز نماز فرصت خوبی برای نوشتن وصیت نامه پیدا کردم و این طور نوشتم: بسم الله الرحمن الرحیم سوره آل عمران،آیه ۱۹۵ آنان که از وطن خود هجرت کردند و از دیار خود بیرون رانده شدند و در راه خدا رنج کشیدند ،جهاد کردند و کشته شدند،همانجا بدی های آنان را می‌پوشانیم و آنان را به بهشت هایی که زیر درختان آن نهرهای آب جاری و روان است،داخل میکنیم و این پاداشی است از جانب خدا. با نام و یاد خداوند رحمان و رحیم و مهربان که در حق بنده حقیر از هیچ چیزی کم نگذاشته است و سلام و درود به محضر صاحب العصر و الزمان عجل و روح پاک امام راحل رحمة الله علیه و رهبر عالم تشیع و اسلام قائدنا آیت الله سیدعلی خامنه ای ظله مد )و روح پاک تمامی شهدای اسلام بخصوص سیدالشهدا اباعبدالله الحسین ع که جان ها همه فدای آن بزرگوار. به موجب آیه شریفه(کل نفس ذائقه الموت)تمامی موجودات از چشیدن شربت مرگ ناگزیر بوده و حیات ابدی منحصر به ذات اقدس باری تعالی می‌باشد. این دنیا با تمامی زیبایی ها و انسان های خوب و نیکوی آن محل گذر است نه وقوف و ماندن،و تمامی ما باید برویم وراه این است.دیر یا زود فرقی نمیکند،اما چه بهتر که زیبا برویم. پدرومادر عزیزم که درود خداوند برشما باد،از شما کمال صبر و عاشقانه بزرگ کردید و همیشه کمک حال من بوده اید.از شما عذرخواهی میکنم و سرافکنده ام که فرزندی خوب برای شما نبودم و درحق شما آنچنان که باید خوبی نکرده ام.از شما می‌خواهم که مرا حلال کنید. در حق این فرزند حقیرتان دعا کرده و از خداوند بخواهید که اورا ببخشد و این قربانی را در راه خود بپذیرد.میدانم که شما ناراحت نیستید ،زیرا هیچ راهی بهتر از این نیست و این را شما به من آموخته اید و این همیشه آرزوی دیرینه من بوده که خدا عاقبت مرا با شهادت در راهش ختم به خیر گرداند. زندگینامه شهید مدافع حرم🕊 ادامه دارد...