💠دلبستگی شهید مدافع حرم به ضامن رئوف/ خاطرات امام رضایی فرمانده از زبان همسرش 🌹 شهید توسلی نسبت به کدام یک از آداب زیارت مقیدتر بودند؟   ایشان طبق آداب زیارت سفارش شده بسیار مقید بودند که حتما از درب پایین پا و صحن آزادی به زیارت مشرف شوند و تفاوت نمی‌کرد از کدام خیابان وارد حرم مطهر شویم از هر دری که وارد می‌شدیم به دور حرم می‌گشتیم تا از صحن آزادی به پابوسی برویم. ابوحامد رسم ویژه‌ای داشت؛ هر زمان که از مسافرت برمی‌گشت ابتدا به پابوسی آقا امام رضا(ع) می‌رفت و بعد از خلوت دو نفره به خانه می‌آمد، در ایام ولادت و شادی ائمه اگر ابوحامد در خانه حضور داشت حتما آن شب را خانوادگی به زیارت امام رضا(ع) می‌رفتیم.  به خاطر دارم شب ولادتی را که حرم هم بسیار شلوغ بود، از درب ورودی جلوتر نتوانستیم برویم و در همان جا مشغول نماز و زیارت شدیم، در همان حین متوجه شدیم زائری اصفهانی مسیرش را گم کرده است، گوشی موبایل هم نداشت و فقط به‌صورت کلی می‌دانست باید به‌کجا برود. ما هم تازه حرم رسیده بودیم و بسیار مشتاق زیارت بودیم اما شهید توسلی گفت کمک به زائر امام رضا(ع) بیشتر آقا را خشنود می‌کند، کمک به دیگران و گره‌گشایی از مشکلات دیگران از خصوصیات اخلاقی ابوحامد بود. 🌹با در نظرگرفتن این نکته که محل زندگی شهید توسلی قم بود، چه شد که در مشهد زندگی مشترکتان را آغاز کردید؟ شهید توسلی ساکن قم و ما در مشهد زندگی می‌کردیم، یکی از اولویت‌های ایشان، زندگی در مشهد و در جوار آقا امام رضا(ع) بود که خود آقا سبب این آشنایی و ازدواج شدند و این چنین شد که زندگی مشترک ما از مشهدالرضا آغاز شد. 🌹شهید توسلی هنگام تشرف به محضر امام رضا(ع)، زیارت به‌صورت خانوادگی یا انفرادی را ترجیح می‌دادند؟ بنا بر وقت و شرایط موجود زیارت به هر دو صورت در برنامه ایشان وجود داشت، به‌خصوص در ایام خاص اعیاد و شهادت ائمه اطهار که زیارت را به‌صورت خانوادگی مشرف می‌شدیم. بسیار اتفاق می‌افتاد که شهید به‌صورت انفرادی برای خلوت‌های دو نفره با امام رضا(ع) به حرم می‌آمد، به خاطر دارم از آن سال‌های ابتدایی که معرکه سوریه راه افتاده بود، مشغول صرف ناهار بودیم و همان‌طور هم اخبار تماشا می‌کردیم، اخبار از صحنه‌های جنگ سوریه گزارش می‌داد.  شهید توسلی غذا را نیمه رها کرد و رفت، دو ساعتی گذشت تا به خانه آمد، پرسیدم چه اتفاقی باعث برآشفتگی و ناراحتی‌تان شد که این گونه خانه را ترک کردید؟ در پاسخ گفتند: نتوانستم اخبار سوریه را تحمل کنم و به حرم امام رضا(ع) رفتم تا از آقا بخواهم به همه ما کمک کند تا بتوانیم وضعیت موجود را سروسامان بدهیم. 🌹حاجت و دغدغه شهید چه بود؟ ما انسان‌های عادی برای حاجت‌های کوچکمان از قبیل قبولی در امتحان یا امروزم این‌گونه بگذرد، دخیل درگاه الهی و اولیاء خدا می‌شویم اما شهدا خیلی فراتر از حوائج ساده دنیوی را طلب می‌کردند. دغدغه‌های ابوحامد از تخصص او نشأت می‌گرفت، با پیگیری از فضاهای مجازی، روزنامه و تلویزیون جویای احوالات شیعیان در تمام دنیا بود به‌خصوص اتفاق‌هایی که برای مسلمانان اتفاق افتاد.  به این مسائل اهمیت می‌داد و فکر می‌کرد و حتی در دیدار با دوستانش، در این باره صحبت و مشورت می‌کرد، در جمع‌های خانوادگی هم صحبت می‌کردند و ارائه راهکار داشتند، درخواست ایشان از امام رضا(ع) این بود که بتواند کار کوچکی را در این مسیر انجام دهد. به نظر من بزرگ‌ترین لطف و عنایت آقا امام رضا(ع) شامل حال ما شد، معرکه سوریه سبب شد تا حسن ختام این دلیر مردان به شهادت در راه خدا و عاقبت بخیری‌شان ختم شود. در سال ۴۲ به امام خمینی(ره) گفتند سربازی نداری چطور می‌خواهی قیام کنی؟ امام فرمودند سربازان من در گهواره‌ها هستند، سربازهایی چون توسلی‌ها که در معرکه‌های زمانی متفاوت ثابت کردند که سربازان آخرالزمانی خمینی هستند و لبیک گویان رفتند. 🌹 روزهای بعد از شهادت و خاطرات پدر برای دخترتان چگونه می‌گذرد؟ اینکه دخترها یاد پدر نکنند اجتناب‌ناپذیر است، آن‌ها هر لحظه را با یاد و خاطره پدرشان سپری می‌کنند، طوبی خانم هنگام شهادت پدرش سن زیادی نداشت و از پدر فقط بازی‌ها و شیطنت‌هایش با پدر را به‌خاطر دارد، فرزندان بزرگترم صحبت‌ها و نکاتی که در رابطه با حجاب و اخلاق و موضوعات دیگری را که از پدر شنیده بودند با هم مرور می‌کنند تا إن شاءالله به آن توصیه‌ها عمل کنند و فقط به گفتمان بسنده نمی‌کنند. 🌹شهید توسلی فرزندان و عزیزانشان را بیشتر به چه کاری توصیه می‌کردند؟ بسیار پیش می‌آمد که در جمع نیروهایشان یا در محیط‌های خانوادگی، جمله‌ای که همه ما آن را زیاد شنیده‌ایم و به ظاهر ساده است، بسیار تأکید می‌کردند به نماز اول وقت و می‌گفتند کلید گشایش تمام مشکلات ما شیعیان و محبین مرتضی علی علیه السلام است. ✨ادامه👇