🔴خاطرات برادر گرامی شهید موسی کاظمی: 🔹 پدر شهید، مرحوم حاج سید رضا اندکی پس از مفقود شدن او به لقای پروردگار رفت اما مادرش مرضات الله همه ی این سالها غم فراق فرزندش را تا سنین کهولت بر دوش کشیده است . هنوز به خوبی یادم هست که در کودکی حلقه ای از طلا در گوش او بود که می گفتند نذر حضرت ابوالفضل علیه السلام است تا پس از رسیدن به سن بلوغ او را به کربلا ببرند و این بدان جهت بود که خانواده شهید قبل از ولادت او دو فرزند خود را در طفولیت از دست داده بودند. و چنان بود که سید مصطفی بر خانواده خود پیشی گرفت و بلافاصه بعداز رسیدن به تکلیف مشتاقانه نذر خود را با نثار خون در کربلای جبهه بصره ادا کرد ! 🔸خدای شهیدان گواه است سید مصطفی بی هیچ زیاده گویی غیرتی فوق العاده داشت که من از او الهام گرفته ام و می دانم که آن از خزانه ی غیرت بی مانند قمر بنی هاشم به او رسیده بود؛ از آغاز نوجوانی در کنار مدرسه و تحصیل به کار بنایی می رفت و شاید باورش دشوار باشد که در چهارده سالگی به حدی مهارت داشت که سر ساختمان، همه او را " معمار " خطاب می کردند و خودش بر بلندی چوب بست می ایستاد و با آجر و سیمان دیوار چینی می کرد! 🌱پدر که بالیدن وی را با عشق تجربه کرده بود فراقش را نمی توانست دید و با رفتنش به جبهه موافقت نکرد که هنوز به سن قانونی اعزام نرسیده بود اما مصطفی برای دفاع از کشور و ناموس چنان غیور بود که مجاب شد دست در شناسنامه اش ببرد و راهی جبهه جنگ شود. ✨در آخرین دیدارهایم، در یکی از مرخصی هایش افطار ماه رمضان دعوت مرا پذیرفت. کوهی از بزرگی و شرافت و اخلاق را در کنار سفره با لبهای خشکیده و نگاه درخشانش به یاد می آورم که برایم الهام بخش وارستگی بوده است. دردمندانه اما هرگز نه من و نه بسیاری از ما نتوانستیم در طوفان حوادث زندگی از خون و آرمان او و دیگر شهیدان گرانقدرمان پاسداری کنیم . 🕊خداوند او را در جوار رحمت بی انتهای خود بر سفره ی اولیاء ش میهمان کند و بر درجاتش بیفزاید و نیز ما را مشمول دعای خیر او قرار دهد. مرتضی موسی کاظمی شهدارایادکنیدحتی بایک صلوات 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆