پس از کشته شدن عثمان جامعه اسلامی سرگردان به در خانه ی علی رجوع کرد، مردم اصرار می ‌کردند تا علی خلافت را بپذیرد و علی خلافت را نمی پذیرفت. او گفت، اگر من وزیر برای شما باشم بهتر است از آن که امیر باشم. ولی با اصرار فراوان مردم تسلیم شد، اما در همان زمان گفت، برای بیعت باید تمام مردم حضور داشته باشند. علی در مسجد بالای منبر رفت و رو به مردم می گوید: ای مردم، چشم و گوش خود را باز کنید، داستان خلافت امر شماست و هیچ کسی در این حکومت حقی ندارد مگر آن که شما او را برگزینید. حق آن است که مردم برگزینند نه کسی دیگر و نه حتی خداوند. اگر مردم با حاکمی بیعت کردند آن حاکم حق است. اگر با کسی پیمان بستند او حاکمیت پیدا کرده و حاکمیت او حق است. علی می گوید من تنها کلیددار شما بیش نیستم و بدون اجازه شما حق ندارم از بیت المال خرج کنم؛ علی پس از آن ‌که حاکم شد برای امیرانی که جهت بلاد مختلف فرستاده بود بخش نامه ای نوشت و در آن بخش نامه به امیرانش می گوید، رسول خدا به من فرمود ای علی بهترین فرد برای حاکمیت بر مردم هستی، اما اگر این مردم بیعت کردند بر آن ها حکومت کن و اگر به سمت تو نیامدند تو به دنبال کار خودت برو، از نظر رسول خدا هم مشروعیت علی بر اساس نظر مردم است. چون مسئله حقانیت حاکمیت تنها از سوی مردم مطرح می شود. علی پس از پذیرش حکومت در تحولات بعدی در جنگ صفین با عده ای مواجه شد که به علی گفتند برای ما مشخص نیست که آیا تو بر حقی یا معاویه و ما باید در این مسئله تفقه کنیم . آن ها مورد تشویق علی قرار گرفتند https://eitaa.com/abdorrahim_1357