مقوله علم غیب پیامبر اساسا ربطی به بحث معجزه ندارد و خود پیامبر هم دایما به مردم می گفت که من ( به خودی خود) علم غیب ندارم .
قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَآئِنُ اللّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى ( آیه 50 انعام)
پیامبران و امامان برای این که مردم گرفتار غلو نشوند ، گاهی از علم غیب خودشان هم که در اختیار واراده خود آنها هم بود ، استفاده نمی کردند و این اتفاقا بیشتر بعد الهی کار آنها را روشن می کرد که ما بدون اراده و الهام و وحی الهی از خود چیزی نداریم .
3. در پایان کلیپ هم نهایتا راه جایگزین برای معجزه را این می دانند که ما "
باید نگاه کنیم و بفهمیم این شخص پیامبر است!! " در خوشبینانه ترین توجیه برای فرمایش ایشان، می توان گفت آقای پناهیان راه دل و فطرت را مد نظر دارند . حال سوال این جاست که مگر همه انسانها از نظر قلبی و فطری در حدی از شهود قلبی هستند که این تشخیص را بدهند ؟! بله کسانی مانند اباذر وسلمان که صفای باطن دارند، نیازمند به معجزه نیستند و با درک حضور پیامبر و استماع کلمات الهی او به شهود قلبی پی به پیامبری او می برند اما آیا همگان در این حد و سطح از معرفت هستند ؟!
4 راهکار ارائه شده ایشان ، بیشتر تنه به
تفکر ایمان گرایی ( fideism ) مي زند که بر این باور است که اساسا لازم نیست دلیلی عقلی برای ایمان داشته باشید و کافی است که ایمان بیاوری تا بعد به فهم برسی! این راهکار بسیار آسیب زا و خطرناک است خصوصا که در طول تاریخ افراد بیشماری از پیروان مکاتب انحرافی، با همین شیفتگی و دلداگی بی دلیل، جذب مدعیان دروغین شده اند! به نظر جناب ایشان چه راهکاری برای قانع کردن این افراد از انحراف و گرایش قلبی بی دلیلشان وجود دارد ؟!
5.مطالب و مباحث جناب استاد پناهیان در سخنرانی هایشان در خیلی موارد بدیع و نوآورانه بوده و برای نسل جوان جهت بخش است و
بنده هم به نوبه خود بهره بسیار برده ام.
اما کسی اگر اندک آشنایی با رویکرد کلی ایشان داشته باشد ، به خوبی اذعان می کند که
ایشان با رویکرد شناختی و عقلانی سازی دین، زاویه دارد و بیشتر روی بعد عاطفی و انگیزشی دین تاکید می نماید . از همین روست که هر از گاهی ایشان به دوره وزین و فخیم طرح ولایت موسسه امام خمینی که تاکنون بیش از صد هزار نفر فارغ التحصیل از نخبگان تا عموم جامعه را داشته و تحسین و تقدیر رهبری معظم را هم در موارد متعدد به همراه داشته است ، انتقادات صریحی دارند . در این مجال ضیق ، فرصت بحث تفصیلی نیست اما باید در ارزیابی این رویکرد گفت که سهم بعد انگیزشی، گرایشی و عاطفی و قلبی در دینداری امری روشن است اما قطعا وقتی دین و دینداری می تواند قوام و استحکام یابد که با نگرش معرفتی بنیادین همراه باشد و الا در طوفان افکار انحرافی و ابتلائات ، انگیزشهای دیگری هم به دل و جان انسانها رخنه می کند که ایمان آنها را متزلزل نموده و دل آنها را به دیاری دور از عشق الهی می کشاند.
فعلا همین بس باشد تا وقتی دگر!
🆔
@mjafari_ir