توضیحات تکمیلی این تحلیل این است که سابقا درباره استراتژی حاکمیت یکپارچه و تضارب آراء بر سر سیاست تعدیلی یا ادامه سیاست تند در مسائل خارجی توضیحات مفصلی ارائه کردم مسیر افزایش روابط دولت شهید رئیسی با شرق به ویژه چین و روسیه و عضویت در سازمان های بریکس و شانگهای و همچنین کاهش تعهدات برجامی و حمایت ویژه از محور مقاومت و عملیات ۷ اکتبر تهران و مساله کمک نظامی ایران به روسیه در جنگ اوکراین(صرف نظر از اینکه تصمیم ملی بوده باشد یا خیر) برای اینکه روابط خود را با شرقی ها راهبردی کند و با پشتوانه بهتری در مذاکرات هسته ای حضور پیدا کند انجام گرفت. اما کمک نظامی تهران به روسیه با هر خوانش و تحلیلی که همراه شود باعث تیرگی روابط با اروپا شد جنگ اوکراین برای اروپا حیثیتی است و ما در این جنگ به روسیه کمک نظامی کردیم موضوعی که چینی ها آن را انجام ندادند با پیروزی پزکشیان و سیاست تعدیلی احیای برجام و روابط با اروپا به عنوان مهم ترین مساله در دولت چهاردهم تبدیل شد مساله ای که شاید سیاست راهبردی حاکمیت نیز خواهد بود. این راهبرد چه در قالب نقد کردن اقدامات دولت شهید رئیسی باشد یا برای جبران خطای محاسباتی حاکمیت یکپارچه در کمک نظامی به روسیه باشد با چالش های متعددی روبه است و همان اندازه که می تواند فرصت داشته باشد زمینه های پرتنشی را نیز دارد به ویژه آن که جنگ در خاورمیانه به نقاط بسیار مهمی رسیده است اول تنش در خاورمیانه است،تهران می داند که تنش در منطقه باید با پیروزی مقاومت تمام شود تا نتانیاهو از این جنگ برای تشدید تنش مستقیم با ایران و تیره شدن روز افزون روابط ایران و اروپا برای مرگ برجام و فعال شدن مکانیسم ماشه استفاده نکند،کانال ارتباطی با اروپا تنها مسیر مدیریت اوضاع در پرونده های دو جانبه و چند جانبه است. طبیعتا این شرایط اگر با قدرت گیری ترامپ که نه اعتقادی به برجام دارد و نه تشکیل دولت فلسطینی، همراه شود شرایط بسیار پیچیده ای شکل خواهد گرفت شرایط پیچیده نه به معنای ترس بلکه برای استقرار اندیشه بر انتخاب و گزینش سیاست های راهبردی برای کشور است نتانیاهو با ترور شهید هنیه درصدد اهداف بزرگ تر از غزه و تنش در شمال فلسطین است و آن حذف کامل برجام و احیای گزینه جنگ مستقیم با ایران است که با به پیروزی ترامپ این موضوع تشدید خواهد شد ابوقاسم https://eitaa.com/aboghasm