🌸 بیعت کردن مردم با حضرت رضا (علیه‌السلام) ♦️و در این روز تورات بر حضرت موسى بن عمران علیه‌السلام نازل شد و در این روز سنه ۲۰۱ ه‍ مردم بیعت کردند با حضرت رضا (علیه‌السلام) و مجمل این واقعه، آن است که مأمون در سنه ۲۰۰ ه‍ براى پاره اى از مصالح که گنجایش نقلش ‍ نیست، رجاء بن ابى الضحاک را با بعضى از مخصوصان خود به خدمت امام رضا(ع) در مدینه فرستاد "۲" که آن جناب را به مرو احضار نمایند و چون آن حضرت را از مدینه به مرو آوردند، مأمون آن حضرت را تجلیل و تکریم نمود و اظهار کرد که من می‌خواهم خود را از خلافت خلع کنم و به تو تفویض نمایم. ♦️حضرت فرمود که اگر خلافت را خدا براى تو قرار داده، جایز نیست که خود را عزل کنى و به دیگرى ببخشى و اگر خلافت از تو نیست، تو را اختیار آن نیست که به دیگرى تفویض نمایى. ♦️مأمون گفت: البته باید قبول کنى. حضرت فرمود: من به رضاى خود هرگز قبول نخواهم کرد و تا مدّت دو ماه، این سخن در میان بود. پس از آن مأمون گفت: پس ولایتعهدى مرا قبول کن که بعد از من خلافت از تو باشد. ♦️حضرت اخبار کرد به او شهادت خود را پیش از او. مأمون قبول نکرد و گفتگوى بسیار مابین ایشان ردّ و بدل شد. آخر الامر مأمون تهدید کرد آن حضرت را. آن جناب مجبوراً قبول کرد و شرایطى قرار داد که مأمون قبول نمود. ♦️پس در مثل چنین روزى مأمون مجلسى عظیم ترتیب داد و کرسى آن حضرت را در پهلوى کرسى خود گذاشت و دو و ساده بزرگ براى آن حضرت قرار داد و جمیع اکابر و اشراف و سادات و علما را جمع کرد. اول پسر خود عباس را امر کرد که با حضرتش بیعت کند و بعد از آن، سایر مردم بیعت کردند. پس بدره‌های زر آوردند و جوائز بسیار به مردم داده شد و خطبا و شعرا برخاستند خطبه و قصاید غرا در شأن آن حضرت خواندند و جایزه خود را گرفتند و امر شد در رؤوس منابر و منایر، نام آن حضرت را بلند گردانند و وجوه دنانیر و دارهم را به نام نامى و لقب گرامى آن حضرت مزیّن گردانند و در همان سال در مدینه بر منبر رسول خدا (ص) خطبه خواندند و در دعاى به حضرت امام رضا علیه‌السلام گفتند: ♦️(ولى عهد المسلمین على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن الحسین بن على بن ابیطالب علیه‌السلام) ستة اباء هم ما هم افضل من یشرب صوب الغمام "۳" ♦️مأمون امرکرد سیاه پوشى را که بدعت بنى عباس بود، ترک کنند و در عوض جامه‌های سبز بپوشند و یک دختر خود را (امّ حبیبه) را با آن حضرت تزویج کرد و دختر دیگر خود را (امّ الفضل) را به حضرت جواد(ع) نامزد کرد "۴" و تزویج کرد به اسحق بن موسى دختر عمّش، اسحق بن جعفر را. ♦️در آن سال، ابراهیم بن موسى برادر حضرت رضا علیه‌السلام از جانب مأمون امیر حاج شد و با مردم حج کرد و در جمله ای از روایات است که چون آن حضرت ولیعهد شد، شعرا مدح آن جناب گفتند و قصاید غرّا در شأن آن جناب بخواندند و مأمون ایشان را صله داد، مگر (ابونواس) شاعر که ساکت بماند، مأمون او را عتاب کرد که تو با آنکه شیعى مذهب و مایل به اهل بیتى و هم شاعر زمان و فرید دورانى، چرا حضرت رضا(ع) را مدح نگفتى. ابو نواس این اشعار بگفت و چه خوب گفته: قیل لى انت اوحدالناس طرا فى فنون من الکلام النبیه لک من جوهر الکلام بدیع یثمر الدر فى یدى مجتنیه فعلى ماترکت مدح ابن موسى و الخصال التى تجمعن فیه قلت لا استطیع مدح امام کان جبریل خادما لاییه قصرت السن الفصاحة فیه و لهذا القریض لا یحتویه "۵" مأمون دهان ابونواس را پر از لؤ لؤ کرد. ♦️شیخ مفید فرموده که در این روز، مستحب است صدقه و احسان بر مساکین و کثرت شکر خدا بر ظهور حق آل محمد علیه‌السلام و ارغام منافقین و سید روایت کرده که براى شکرانه این نعمت، دو رکعت نماز در این روز بگذارند، در هر رکعت، بعد از حمد بیست و پنج مرتبه توحید بخوانند. ۱- بحارالانوار، ج ۹۵، ص ۲۵ ۲- عیون اخبار الرضا(ع)، ج ۲، ص ۱۶۵ ۳- بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۱۴۷ ۴- همان، ج ۵۰، ص ۷۹ ۵- بشارةُالمصطفی، ص ۸۰ با اندکی تفاوت. 🌴 به آب‌پخش نیوز بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/2433679387C86c287fef1