کدام اصلاحات؟/بخش دوم لذا چون بنا را بر این گذاشته ایم ، که به اصطلاح گروه مدعیان اصلاحات ، نیز راهی به غیر از راه اسلام ناب محمدی و گفتاری به غیر از از گفتار ، اسلام و هدفی به غیر از اسلامی تر نمودن جامعه و آرزویی جز زدودن حجاب ها در مسیر تقرّب ، و زیارت مولا و مقتدای دور از نظر خود را ندارند ، که ان شاء الله در عالم واقع نیز همین طور است ، برای اینکه اگر غیر از این باشد ، راه و گفتار و هدف و آرزوی آنها باطل و فاسد بوده و حق فعالیت سیاسی در جمهوری اسلامی ایران که ام القرای اسلام ناب محمدی است را نخواهند داشت . لذا حسب وظیفه تعریفی که از اصلاحات ارائه می شود ، چیزی غیر از اصلاحات اسلامی نیست، چون اصلاحات غیراسلامی محکوم به فساد و ابطال و بی حقی است و باید از صحنه فعالیت های سیاسی جامعه محو گردد ، تا مبادا کسی را آلوده نماید . بنابراین تنها تعریفی که می توان از اصلاحات اسلامی و یا مصلحان مسلمان و یا اصلاح طلبان اسلامی ارائه نمود که مرضی حضرت حق و مورد تأیید حضرت ولی عصر یگانه مصلح و منجی عالم بشریت (عج ) و مورد قبول فقهاء و علمای بزرگوار جهان اسلام و مکتب تشیع باشد ، این است که بگوئیم : « اصلاحات اسلامی ، یعنی تلاش برای اصلاح امورات فردی و اجتماعی اشخاص و جامعه و جلوگیری از آلوده شدن افراد و اجتماع به هرگونه فرهنگ و تفکر و آداب و رسوم غیر اسلامی و ضدتوحیدی و واکسینه نمودن آنها در مقابل ویروس لیبرال دمکرات و سوسیال دمکراتها و بر حذر داشتن جامعه اسلامی از پذیرش مکتب قبیح و ضددینی سکولاریسم و تهذیب و تذکیه محیط پیرامون در زیستگاه مسلمانان ، مطابق با آموزه های دین مبین اسلام ، از نوع اسلام ناب محمدی » متعاقب این تعریف می توان اصلاح طلبان مسلمان و یا اصلاح طلبان اسلامی را اینگونه تعریف کرد : « به مجموعه ای از اسلام شناس ها و متخصصین امور اسلامی و کارشناس های اسلام سیاسی و جامعه شناسان اسلامی و حقوقدانان اسلامی و انسان شناسهای اسلامی و مسلمان گفته می شود ، که دغدغه ای به غیر از اسلامی نمودن جامعه و هدایت افراد به سمت و سوی اسلام ناب محمدی ندارند ، و در حالی که خط کش اسلام ناب محمدی را در دست دارند ، تلاش می کنند که همه چیز و همه کس و همه جا را با این خط کش اندازه گیری و اسلامی بودن آنها را ارزیابی و سپس آن را به رنگ خدا و اسلام ناب محمدی در بیاورند ، و هیچ چیزی نزد آنها مهمتر و بزرگتر و عزیزتر و اولی تر از اسلام نبوده و نخواهد بود و همّ و غم آنها این است که ، نگذارند جامعه اسلامی ، میلی متری از مسیر اسلام منحرف گردد و اگر هم خبط و خطایی و لغزشی دیدند ، در کمال احترام و با اخلاق اسلامی تذکر دهند و نقد منصفانه و مشفقانه اسلامی را که بهترین وسیله سازندگی و اصلاح امور و تبدیل به احسن می باشد را هرگز فراموش نمی کنند و مواظب هستند که جای انتقاد و انتقام را با هم عوض نکنند .» با توجه به دوبعدی و دو ساحتی بودن انسان ، خداوند عزوجل که صانع و خالق این موجود دوبعدی و دو ساحتی است ، و از رگ گردن به او نزدیک تر است ، بهتر از هر کس و هرچیز به نیازمندیهای انسان و نقاط ضعف و قوت و نیک و بد خیر و صلاح او آگاه است ، بنابراین خداوند تبارک و تعالی دین اسلام را به عنوان آخرین و کاملترین دین طوری تکامل داده و برنامه ریزی کرده ، که هر فرد متدّینی مسیر اسلام را با هدایت گریهای قرآن و توصیه های مصلحان معصوم که همان اهل بیت عصمت و طهارت می باشند طی نماید ، در طول عمر خود حتی برای یک بار هم نیاز به نصیحت اصلاحی و هدایت اصلاحی دیگرا پیدا نخواهد کرد . لذا از آنجایی که مخاطب اصلی ادیان ، انسان می باشد ، خداوند متعال در جعل و خلق دین آن هم دین اسلام که آخرین و کاملترین دین خداست ، طوری برنامه ریزی و سیاست گذاری نموده ، که دین اسلام جوابگو و تأمین کننده تمامی نیازمندیها و مطالبات دو بعد مادی (جسم ) و معنوی (روح ) انسان باشد و هم چنین عاقبت به خیری و سعادتمندی و نیک بختی او را در دو ساحت دنیا و آخرت تأمین نماید . بنابراین وقتی هدف غایی دین این است که بتواند مخاطب خود را به کمال مطلوب مورد رضایت خالق و آفریدگار دین و انسان برساند ، و حاوی بهترین راهکارها و متد زندگی است و متضمن سعادت و خوشبختی انسان در دنیا و آخرت می باشد و جامع و مانع بودن دستورات دین اسلام ، در حدی است که تمامی بایدها و نبایدهای حوزة سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و حقوقی و فرهنگی و نظامی را در خود جای داده است ، چه نیازی به دلسوزی بیگانگان خارج از دین است ؟ چه ضرورتی دارد که راه راست و مطمئن و مسیری که خداوند وعده پیروزی در آن را داده به بهانه غربی نبودن و به بهای تقویت سکولاریسم از دست بدهیم ؟ کسی می تواند ادعای اصلاحات در این مسیر را داشته باشد، که بخواهد هر چه بیشتر از فیوضات و فضایل اسلام و کمالات آن بهره مند شود و جامعه را نیز متنفع سازد . @abuhossein