از مقاومت مدنی تا جنگ شناختی عمیقترین لایههای جنگ در منطقه -۲
۷) مقاومت در ایران و منطقه، همان قدر که اقتضای شرع و شرافت و جوانمردی است، عین شعور و عقلانیت است. مقاومت، در متن جنگهای تحمیلی آمریکا و اسرائیل جوشیده، و سند کرامت انسانی، بلکه مرز انسانیت و حیوانیت است. بهائم هستند که میایستند و تماشا میکنند تا یکی را از گله جدا کنند و سرش را ببرند و بقیه به علوفه خوردن ادامه بدهند، تا نوبت دیگری برسد! انسانِ تراز، نمیتواند نبیند و نفهمد و نظم ناعادلانه غربی را بر هم نزند. سؤال انسان ذی شعور در منطقه، این نیست که چرا با اشراری مثل آمریکا و اسرائیل درگیر هستیم، یا چرا برای تامین امنیت خود و همسایگان میجنگیم؟ بلکه معترضانه میپرسد: آمریکا چند هزار کیلومتر دور از خاک خود، در منطقه چه غلطی میکند؟ و بلای رژیم صهیونیستی، که ۷۶ سال قبل، هیچ نام و نشانی از او نبود، چگونه بر سر ملت فلسطین نازل شد و سپس مثل طاعون، به عمق مرزهای مصر و سوریه و لبنان امتداد یافت؟
۸) انسانِ تراز، میداند که اگر اقتدار نظامی و نفوذ منطقهای ایران در حمایت از گروههای مقاومت نبود، صهیونیستها و آمریکاییها، همان مصائب تلخی را بر سر ملت ایران میآوردند که بر سر دیگر ملتها آوردند: فقط در غزه، دو میلیون نفر را آواره کردند و بیش از ۵۰ هزار شهروند را به شهادت رساندند. انسان ژرف اندیش میفهمد که صهیونیستها، بانیان ترور داشمندان و تحریم ملت ایران (حتی در سطح غذا و دارو) بودند و پیشرفت مشروع ملتهای منطقه را بر نمیتابند، بلکه اساسا انسان نمیشمارند که حقی برای آنها قائل باشند!
۹) آمریکا پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ میلادی، تصور کرد باید کار را در خاورمیانه تمام کند. طرح خاورمیانه جدید را نوشتند و آن را از آغاز قرن ۲۱، با حمله به افغانستان و عراق و سپس غزه و لبنان به اجرا گذاشتند. با صراحت گفتند ایران، هدف بعدی تهاجم است. مقاومت اسلامی، در متن همین جنگ افروزی و اشغالگری مغولوار سر برآورد و لقمه گلوگیر برای صهیونیسم مسیحی شد. نه توانستند ببلعند و نه توانستند دور بیندازند. راه نفسشان بسته شد. برای علاج ماجرا، کوشیدند عراق و سوریه را گرفتار جنگ نیابتی داعش کنند و جنگ را به سمت ایران بکشانند و با فشار موازی تحریم و مذاکره (برجام) ایران و متحدانش را به زانو درآورند.
۱۰) مقاومت مدنی منطقه، از قلب این جنگ پیچیده هم پیروز بیرون آمد. دشمنان، وقتی دور هم مینشینند و این روند را ارزیابی میکنند، علت اصلی شکست را یکی شدن اراده، در قالب «وحدت میدانها» مییابند؛ این که ایرانی و عراقی و سوری و لبنانی و فلسطینی و یمنی و... دست به دست هم دادهاند و برای همدیگر هزینه میدهند تا تهدید دشمنان بشریت، مجال تاخت وتاز پیدا نکند. این، کابوس بزرگ آمریکا و اسرائیل است. چارهای که اندیشیدهاند، نه بمب بتن شکن، بلکه تزریق زیرپوستی تحلیلهای مسموم، مایوسکننده، شکاف افکن و فشلکننده است. در لبنان و فلسطین و عراق و سوریه، علیه ایران بدگویی و شبهه افکنی میکنند و در ایران علیه دیگر ملتهای عضو جبهه مقاومت، شاید که آن اتحاد معجزه آسا از هم بگسلد و بتوانند جدا جدا، ضربه بزنند.
۱۱) «وحدت میدانها»، که نقشه صهیونیسم مسیحی برای تجزیه و تسخیر منطقه را به هزیمت کشاند، محدود به حوزه نظامی نیست، بلکه دارای ابعاد عمیقترِ اعتقادی، سیاسی و اقتصادی است. همین حالا، شهادت دبیرکل الهامبخش حزبالله، موجب برانگیختگی گسترده عواطف عمومی، از هند و کشمیر و پاکستان و افغانستان، تا عراق و سوریه و لبنان و یمن و بحرین و ترکیه و برخی کشورهای اروپایی و آفریقایی و آمریکای لاتین شده است. نباید گذاشت این موج برانگیختگی عمومی فروکش کند، درست نقطه مقابل رفتار مزدوران رسانهای دشمن که ماموریت ترور شخصیت آن
شهید والامقام و مرام و مکتب او را دارند.
۱۲) اگر امکانپذیر باشد که پیکر مبارک آیتالله شهید نصرالله(ره) غیر از لبنان، در ایران و عراق هم تشییع شود، ضربتی کاری و کمرشکن به پروژه عملیات روانی دشمن خواهد بود و یک بار دیگر نشان میدهد که آن شهید، جزو محبوبترین شخصیتها در منطقه است. اهمیت حمایتهای عمومی از مقاومت در منطقه و جهان، کمتر از وحدت نظامی میدانها نیست و میتواند انزوای جهانی رژیم جنایتکار و نسلکش صهیونیست را بیش از پیش به رخ بکشد. این البته غیر از ضرورت مجازات دردناک و عبرت آموز صهیونیستهاست که انشاءالله انجام خواهد شد.
۱۳) عملیات انتقامی ایران -که با شلیک ۲۰۰ موشک به ۵۰۰ متری مقر سرویسهایی موساد در تلآویو، دو پایگاه نظامی نواتیم و تل نوف صورت گرفت- همان گونه که اتحاد و اقتدار ملی را دو چندان کرد، به مثابه شارژ کردن زرادخانه ایمان و امید در قلب ملتهای مسلمان منطقه بود و انشاءالله به برکت آن، ضربات بزرگتر بر پیکر رژیم صهیونیستی نواخته خواهد شد.
💢 روزنامه کیهان
@abuhossein