خداوند به موسی فرمود: ای موسی، آیا می دانی من چقدر به تو ترحم نموده ام؟ موسی گفت: تو از مادرم به من مهربان تری. خداوند فرمود: موسی مادرت در اثر فضل من بر تو ترحم می کرد. من بودم که او را بر تو مهربان ساختم و قلب او را پاک نمودم، تا او تو را پاک تربیت کند. اگر من این کارها را با وی نمی کردم او با زنان دیگر فرق نداشت. بعد هم خداوند فرمود: ای موسی، می دانی اگر بنده ای از بندگان من گناهش چنان بزرگ باشد که به آسمانها برسد، اگر به سوی من بیاید او را می بخشم و این کار برایم مهم نیست. موسی عرض کرد: خداوندا، چگونه او را می بخشی؟ خداوند فرمود: بواسطه یک خصلت خوبی که در بنده من باشد. محبوبترین خصلت در نزد من این است که به فقرای مؤمنان محبت کند و با آنها همکاری نماید و خود را با آنها یکسان بداند و به آنها کبر نفروشد. وقتی که این کارها را کرد من همه آن گناهانش را می بخشم. ای موسی، بدان که فخر ردای من و کبریایی پیراهن من است. هر کس در این دو چیز با من به منازعه برخیزد، من با آتش جهنم او را عذاب می دهم. ای موسی، یکی از بزرگی جلالت من این است که اگر بنده ای که من به وی مال دنیا داده ام، بنده مؤمن و فقیر مرا که از مال دنیا دست کوتاه است، اکرام و احسان کند. من آن بنده ثروتمند را دوست می دارم. ولی اگر آن بنده ثروتمند به آن بنده فقیر تکبر نماید، او به جلال من توهین کرده است.