اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ⭕️ فتنه های اجتماعی و معیار تشخیص حق از باطل، اشخاص معیار حق و باطل نیستند 🔻ما الآن كه على و عمار و اويس قرنى و ديگران را با عايشه و زبير و طلحه روبرو مى‏‌بينيم، مردد نمى‌شويم... 🔻اما اگر در آن زمان مى ‏زيستيم و سوابق آنان را از نزديک مى‏ ديديم، شايد از ترديد مصون نمى‏ مانديم. ♦️ شخصی از یاران امام علی که در نبرد جمل در تمیز حق از باطل به حیرت افتاده بود، محضر اميرالمؤمنين شرفياب شد و گفت: آيا ممكن است طلحه و زبير و عايشه بر باطل اجتماع كنند؟ شخصيت‌هايى مانند آنان از بزرگان صحابه رسول الله چگونه اشتباه مى‏ كنند و راه باطل را مى ‏پيمايند؟ آيا اين ممكن است؟ ♦️ امام علیه السلام در پاسخ او فرمود: سرت كلاه رفته و حقيقت بر تو مشتبه شده. حق و باطل را با ميزان قدر و شخصيت افراد نمى‌شود شناخت. اين صحيح نيست كه تو اول، شخصيت‌هايى را مقياس قرار دهى و بعد حق و باطل را با اين مقياسها بسنجى... فلان چيز حق است چون فلان و فلان با آن موافقند و فلان چيز باطل است چون فلان و فلان با آن مخالف. ❌ نه، اشخاص نبايد مقياس حق و باطل قرار گيرند. اين حق و باطل است كه بايد مقياس اشخاص و شخصيت آنان باشند. 🔻يعنى بايد حق‏ شناس و باطل‏ شناس باشى نه اشخاص و شخصيت‏ شناس؛ افراد را (خواه شخصيتهاى بزرگ و خواه شخصيتهاى كوچک) با حق مقايسه كنى، اگر با آن منطبق شدند شخصيت شان را بپذيرى و الّا نه. 🔸 در اينجا على عليه السلام معيار حقيقت را خود حقيقت قرار داده است و روح تشيع نيز جز اين چيزى نيست. 🔸در حقيقت فرقه شيعه مولود يک بينش مخصوص و اهميت دادن به اصول اسلامى است نه به افراد و اشخاص. قهراً شيعيان اوليه مردمى منتقد و بت‏ شكن بار آمدند. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (جاذبه و دافعه على عليه السلام)، ج‏لد ۱۶، صفحه: ۳۰۹-۳۰۷-با تلخیص و ویرایش