🕊🌹🕊
🕊
#بر_بال_خاطره_ها 🕊
📝 خاطرات آزاد سازی جاده پیرانشهر به سردشت!!
🔹
#قسمت_چهارم
📌 بلاخره توانستیم مقداری از برف چرخها را پاک کنیم. زمانی که زنجیرها را بستیم، به حرکت ادامه دادیم.
📌حدود بیست کیلومتر به مقصد مانده بود . هر چه جلوتر میرفتیم هوا سردتر و کولاک شدیدتر میشد .
📌ساعت ۱۲ ظهر بود آنقدر کولاک شدید بود که به سختی میدیدم و مثل آدم برفی شده بودم. سرما تا استخوان رسیده بود.
📌در این حین بود که صدای اذان از رادیو پخش شد. دیدم تویوتای شهید متوقف شد. فهمیدم که شهید بخاطر نماز ایستادند.
📌زمانی که به آنها رسیدم، دیدم شهید و همراهانش مشغول وضو گرفتن هستند. ما هم از ماشین پیاده شدیم . از شهید نازنین یک لیوان
پلاستیکی آب گرفتم و شروع به وضو گرفتن شدم .
📌
#شهید_کاوه فرمودند که میتوانید روی پوتین مسح بکشید. به دو علت: یکی وقتمان کم بود و علت دیگرش ناامن بودن منطقه بود
نماز در آن سرما و کولاک بسیار لذت بخش بود و بیادماندنی ...
📌به حرکت ادامه دادیم و بسیار کند پیش میرفتیم.تا اینکه به گردنه رسیدیم و شاید حدود پنج کیلومتری از گردنه عبور کردیم.
🎙
#راوی: جانباز، حاج یدالله نویدی مقدم
#ادامه_دارد...
@achegan🌴