چهار سوال اساسی وجود دارد که به هنگام ساخت یک کاراکتر باید از خود بپرسید.
1- چه چیزی میخواهند؟
این یکی اصلیترین سوالاتی است که که به هنگام ساختن یک کاراکتر پویا و مناسب با آن روبرو خواهید بود. تمام کاراکترهای برجسته در ادبیات به دنبال چیزی بودهاند. کرت وانگات معتقد است که اولین قدم در نوشتن یک داستان خوب ساختن کاراکترهایی است که که به دنبال چیزی هستند. توجه داشته باشید که تمایل یا خواستن با نیاز متفاوت است، نیاز نشانه ی سرنوشت است و خواستن نشانهی اراده.
2- ضعفهای آنها چیست؟
بسیاری از نویسندهها به دنبال دادن صفات والا و قوی نشان دادن کاراکترهایشان هستند اما به واقع آن چیزی که باعث جذابیت کاراکترها میشود ضعفهای آنهاست نه قدرتشان. مثالش هم هولدن کولفید در ناطور دشت و گتسبی در داستان گتسبی بزرگ است. پس توجه داشته باشید به هنگام درست کردن لیستی از صفات کاراکترهای داستانتان ضعفهای آنها را فراموش نکنید.
3- از کجا آمدهاند؟
به دو صورت میشود به این سوال پاسخ داد: یکی از جنبهی زندگینامهشان و دیگری از نظر احساسی. اگر از جنبهای اول به این سوال نگاه کنیم اطلاعاتی از قبیل شهر زندگی کاراکتر در دسترس ما خواهد بود. اینکه در خیابانهای شلوغ تهران بزرگ شده است یا روستایی دورافتاده به ما کمک میکند تا بفهمیم یک کاراکتر به دنبال چه چیزی است. راه دیگر بررسی سوال از دیدگاه احساسی است. اینکه بفهمیم پیش زمینهی احساسیش چیست: آیا پدر و مادرش در صلح و صفا زندگی کردهاند یا فرزند طلاق بوده است، آیا خواهرش را در کودکی از دست داده است یا نه. این اطلاعات در مورد پیش زمینهی احساسی کاراکتر به ما کمک میکند تا انگیزهی کاراکتر را در اعمالش متوجه شویم.
4- به کجا میروند؟
🪸⛺️|× در کنار هم گذاشتن جواب این سوال با سوال قبلی کمک خواهد کرد تا یک کاراکتر کامل داشته باشیم. اگر یک نویسنده بداند که چرا یک کاراکتر به دنبال فلان چیز است و آن تمایل از چه چیزی سرچشمه میگیرد، نه تنها خواهد فهمید که چقدر سخت حاضر است برای خواستهاش تلاش کند بلکه مشخص میکند که چقدر برای پشت سر گذاشتن موانعی که ضدقهرمان در مسیرش گذاشته است ثابت قدم است.
https://eitaa.com/adabiyat_paydari_hamadan