📒 ۴ 📘حکایت فرزند آوری در بوستان سعدی باب ششم در قناعت «حکایت مرد کوته نظر و زن عالی همت» 📙سعدی در باب ششم  بوستان، داستان پدری را روایت می‌کند که صاحب فرزند شده اما می‌ترسد!از اینکه نان و لباس این نورسیده را از کجا فراهم کند که همسرش به نیکویی پاسخ می دهد... یکی طفل دندان برآورده بود پدر سر به فکرت فرو برده بود که من نان و برگ از کجا آرمش؟ مروت نباشد که بگذارمش چو بیچاره گفت این سخن، نزد جفت نگر تا زن او را چه مردانه گفت: مخور هول ابلیس تا جان دهد همان کس که دندان دهد نان دهد تواناست آخر خداوند روز که روزی رساند، تو چندین مسوز نگارندهٔ کودک اندر شکم نویسنده عمر و روزی است هم... @adabkhane📕