یک جمله را مدام روی منبر تکرار میکرد، هوارش میزد و هر که صدایش را می شنید آنقدر به سر میزد و گریبانش را چاک میداد تا از نفس مےافتاد. میگفت: بابا جان! تالله بالله ابن ملجم علے ع را نکشت! شب نوزدهم ماه هم نبود! مسجد و محرابی هم نبود! علے ع را مغیره کشت، سی‌سال قبل ترش بود... کوچه بود... در بود، دود بود، آتش بود ... زهرا س هم بود ..... @adinebaharan