هزار بار نوشتی بیا بیا دیر است هزار بار نوشتم که پای دل گیر است شکست نیم نگاهت سکوت آینه را نگاه کردن تو انتشار تصویر است هزار بار برایت سروده‌ام، اما غزل برای تو تنگ است، دست و پاگیر است غروب فرصت خوبی برای دیدن بود دریغ چشم تو از این کرانه‌ها سیر است تو با دعای توسل گذشتی از پاییز به استخاره نشستیم ما، دگر دیر است نه من، نه تو، نه غزل، هیچ کس مقصر نیست گناه زردی ما روی دوش تقدیر است شاعر: پانته آ صفایی https://eitaa.com/adinebaharan