ام آی سیکس «Mi6 سرویس جاسوسی و اطلاعاتی انگلستان» بسیار پیچیده عمل میکند و به راحتی نمیشود به روشهای آنها اشراف پیدا کرد. یکی از کارهای این سرویس، تشکیل انجمن حجتیه بود و در آن زمان، حتی برخی بزرگان هم نفهمیدند.
بهطور هفتگی با حاج قاسم سلیمانی جلسه داشتیم و با هم هماهنگ بودیم. بشار اسد، رئیسجمهور سوریه از این هماهنگی بالایی که بین ما وجود داشت، شگفتزده شده بود.
در شناسایی عوامل ترور شهدای هستهای موفقیتهای بزرگی کسب کردیم. بعدها برخی شیطنت کردند که به این دستاوردها خدشه وارد کنند. توفیق داشتیم در زمان وزارت کیسهای بزرگی را به سرانجام برسانیم.
این موضوع از ارتباطاتی که با افراد مختلف داشتم، کلید خود. یک بار فردی به من گفت که ما در بغل گوش ریگی آدم داریم و شما که با رهبر انقلاب ارتباط دارید، اگر ایشان موافقت کنند میتوانیم طراحی خاصی برای به دام انداختن وی داشته باشیم.
در خانه بودم که متوجه شدم طراحی ما بهم خورده است، چرا که آن فرد نزدیک ریگی، هرچه تلاش کرده بود تا او را وارد شهر دوبی کند تا ما طبق طراحی، او را دستگیر کنیم، موفق نشده بود.
وقتی طراحی ما بهم خورد، به دعا متوسل شدم و به دوستان گفتم بروید زیارت عاشورا بخوانید تا بعد ببینیم چه تصمیمی میشود گرفت. بعد از زیارت عاشورا، موضوعی به ذهنم رسید و به دوستان گفتم این هواپیمایی که از قرقیزستان میرود، آیا از ایران هم رد میشود؟ گفتند بله. آنجا بود که نقشه دستگیری وی در آسمان را کشیدیم.
فردای دستگیری ریگی، دولت سفر استانی داشت و من داشتم همراه دولت به سفر میرفتم که آقای جلیلی تماس گرفت و گفت خبر داری چه اتفاقی افتاده است؟ شما موفق شدهاید ریگی را در آسمان دستگیر کنید، خیلی اتفاق مهمی است و برو و با رسانهها صحبت کن. من گفتم نیازی نیست چون ما موفقیتهای مشابه زیادی به دست آوردهایم و این چیزها برای ما عادی است. وقتی که از سفر برگشتم، متوجه ابعاد قضیه شدم و رفتم مصاحبه کردم.
از آنجایی برخی توقع نداشتند این موفقیتها در زمان ما رقم بخورد، این موضوع برایشان سنگین است و سعی میکنند دستاوردهای آن زمان را زیر سؤال ببرند. در زمان وزارتم اجازه برگزاری همایش علمی نمیدادم، چون دشمن میخواست آنها را شناسایی کند. من همیشه با آقای احمدینژاد، بدون رودربایستی و تعارف صحبت میکردم، به همین خاطر ایشان تعبیر خروس جنگی را درباره من به کار میگرفت.
توقع احمدینژاد این بود که کوچکترین مسائل را با او چک کنم، در حالی که این موضوع در مدیریت امکانپذیر نیست. وزارت اطلاعات متعلق به نظام است نه دولت. مثلاً مثل دستگاه اطلاعات قوه قضاییه نیست که مربوط به همان دستگاه باشد.
گزارشهای وزارت اطلاعات ردهبندی دارد و برخی گزارشها را فقط به رهبر انقلاب میدهیم. احمدینژاد ردهبندی گزارشات را قبول نداشت و توقع داشت گزارشاتی که در رده رهبری نظام است را به او بدهم اما من زیر بار نمیرفتم.
✍پایان
پ ن:وزارت اطلاعات در زمان روحانی عامدانه عملاً وعلنا فشل وناکارآمدشد😒