#زبلخانهایرفیق_رفیقهایزبلخان
قبلاً گفتیم و بازم میگیم جهت یادآوری ، زبلخان ها دو دستهان، زبلخانتمام و مینی زبلخان، اما یه سریا رفیق زبلخان دارن و زیر سایه رفیق زبلخان جانشون، جاگیر شدن🙃
تو این اوضاع و احوال، خدایی دم یه سری از زبلخان رفیقباز و حزبباز و باندباز و بندباز گرم، سر و تهشون بره، به قول آقا تقی فاضلیمون به کبدشون هم نیست، اسم و رسم صاحب این استعاره رو در نگارش و نقد اخبار آوردم که فردا نگید دزدی ادبی کرده...😇
شهرداری اسلامشهر یه سازمانی داشت، ببخشید داره، که کارش فرهنگی و ورزشیه، الانم صاحب این سازمان با نشان دادن لایک ایرانی به همه قوانین و مصوبات شورا و استان، بیش از یکساله، میز و صندلی و ساختمون این سازمان رو قرق کرده، به قرار انجام کارهای شبه فرهنگی، غم و غصه پول و بودجه هم نداره، چون وصل به خزانه غیبی ...😏
شورا و شهردار و فرماندار و همه و همه هم تاوان بودن و ماندن غیر قانونی و حرف ها و حدیث ها و روایت های متنوع و نقونوق ها رو به جان دل خریدن، برای حفظ حضور غیر قانونی رفیق جانشون..🤫
اما دوستان و حامیان این ابر مدیر فاتح، در نقش زبلخان رفیق، همچنان سمج و پرفشار در استانداری، همه پروسه ها و گزینه های خم و یا دور زدن قانون رو، برای قانونی کردن حضور غیر قانونی رفیق جانشان، طرح کرده و برای حصول نتیجه، قول ها و وعده های سر خرمن دادن، الانه هم در وقت اضافهان..🧐
اعضای شورا هم در قبال حضور و عملکرد ابر مدیر فاتح به چند گروه تقسیم شدن، از جمله دلواپسان و غمخواران و همراهان و غرزنندگان و سایلنتتان.. 🤓
اما باید دست مریزاد گفت به این زبلخان رفیقبازها، تو این دوره زمونه که رفاقت بوی بوووووووووووق گرفته، این جمع زبلخان رفیق، کوتاه نمیان و برای بالا نگهداشتن پرچم حزب خودمختار واوان، چشم و گوش و زبان خود را بروی واقعیت پلمپ کردن...😑
بهنامخان، حالا که بختت بلنده و رفیق زبلخانهات آنقدر پای رفاقتن، میز و صندلی و ساختمان و همهی آفرهای مالی نوووووووووووووش جونت😉
فقط یه نکته...👇
امان از این بیدادگاه...🙄
#شهر_نامه
#آفاق_شهر
@afagheshahr