کس را چه زور و زهره که وصف علی کند جبار در مناقب او گفته هل اتی زورآزمای قلعهٔ خیبر که بند او در یکدگر شکست به بازوی لافتی مردی که در مصاف، زره پیش بسته بود تا پیش دشمنان ندهد پشت بر غزا شیر خدای و صفدر میدان و بحر جود جانبخش در نماز و جهانسوز در وغا دیباچهٔ مروت و سلطان معرفت لشکر کش فتوت و سردار اتقیا فردا که هرکسی به شفیعی زنند دست ماییم و دست و دامن معصوم مرتضی پیغمبر، آفتاب منیرست در جهان وینان ستارگان بزرگند و مقتدا یارب به نسل طاهر اولاد فاطمه یارب به خون پاک شهیدان کربلا یارب به صدق سینهٔ پیران راستگوی یارب به آب دیدهٔ مردان آشنا دلهای خسته را به کرم مرهمی فرست ای نام اعظمت در گنجینهٔ شفا! بخشی از قصیده‌ای از شیخ اجلّ سعدی علیه الرحمه در مدح امیرالمومنین علی(ع).