علمِایدئولوژیک!
شاید بد نباشد بدانید دعوای این روزهای
#نقدینگی بر سر چیست؟
سر این معادله است که مانیتاریستها (طرفداران مکتب پولی) در اقتصاد آن را چون آیه قرآن میدانند! اگر بالاتر ندانند!
بیائید ساده به این فرمول نگاه کنیم: MV=PY
P سطح عمومی قیمتهاست
Y میزان کالاها و خدمات در اقتصادست
V سرعت گردش پولست
M عرضه پولست
نقدهایی که به این نظریه شده آنقدر زیاد است که نیازی به بیان آن نیست. از فروض این نظریه گرفته تا نقدهایی که فیسکالها (مالیون) به این نظریه کرده اند.
اما من میخواهم از دیدگاهی دیگر این نظریه را بررسی کنم
سوال:
تورم در این فرمول متاثر از رابطه سه متغیر است. آیا در جامعه هم همین است؟
یعنی آیا تورم در جامعه متاثر از فرهنگ، سیاست، فساد، نرخ ارز، قیمت انرژی، روابط بین الملل و ده ها عامل دیگر نیست؟ یعنی رفتار مردم دهه شصت که نان شبشان را با هم قسمت میکردند با مردم یک جامعه که به خون هم تشنه هستند روی تورم تاثیر یکسان دارد؟
فساد اقتصادی و احتکار چه؟
همانطور که میبینید قبل از اینکه این فرمول نوشته شود یک جامعه و یک انسان اقتصادیِ خاصی فرض گرفته شده است. یک انسان و یک جامعه با یک ایدئولوژی مشخص. انسانِ منفعت طلب و جامعه بازاری. جامعه ای که در آن همه چیز کالاست و همه جا بازار. انسانی که هیچ انگیزه غیرمادی ندارد
کدام یک از این عوامل فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و ... در این فرمول دیده می شود؟ اگر سرمایه داران انحصار ایجاد کنند در بازار و قیمت را بالا ببرند، این فرمول در موردش سکوت میکند. اگر مردم اهل انصاف باشند یا نباشند این معادله در مورد آن نظری ندارد. چون اساسا انسان این معادله گرگ است
همان که هابز میگفت: انسان گرگ انسان است. همان که اسمیت و میل و بنتام میگفتند: انسانِ لذت جویِ منفعت طلب که فقط به دنبال حداکثر کردن مطلوبیت مادی خود است.
شاید بگوئید خب الان همین است.
جواب این است که نخیر!
اگر چنین انسانی در دنیای امروز تربیت شده است نتیجه این نگاه است نه برعکس!
کسانی که سعی میکنند ایدئولوژی هایشان را پشت فرمولهای ریاضی پنهان کنند مهم نیست که مسلمانند یا غیرمسلمان. مهم نیست فریاد میزنند که نئولیبرال هستند یا نیستند. مهم نیست ریش دارند یا ندارند. مهم این است که «علم»ی که از آن دم میزنند سرتا پا ایدئولوژی است. سرتا پا جاهلیت مدرن است!
الان ممکن است بگویند خب همین عوامل دیگر را هم میرویم و آمار میگیریم و مدلسازی میکنیم و می آوریم در فرمول😁 اولا که بروید و بیاورید! فعلا که نرفتید!
ثانیا باز هم تازه میشود یک گزاره اثباتی. آنجا که قرار است بر اساس نظریه عدالت لیبرالی نسخه بپیچید دوباره پای ایدئولوژی وسط میآید!
حالا به کدام سمت حرکت کنیم؟ رشد بیشتر و شکاف طبقاتی بیشتر؟ یا بیکاری کمتر و تورم بیشتر و ...؟
اقتصاددانها دائما میگویند چه چیز مطلوب است و چه چیز مطلوب نیست و در عین حال ادعای غیرایدئولوژیک بودن دارند!
♨️ اقْتِصادْباطَعْمِمَلَسِرَسانِه: 🇮🇷
💠
https://eitaa.com/joinchat/2550136832C0e295d7db7