⚫⚫⚫🔘🔘🔘⚫⚫⚫ 🚩 🚩 5⃣ آنگاه که حبیب، پس از نبردی طولانی و به جهنم فرستادن بسیاری از نیروهای دشمن، بدست همزمان سه مرد تمیمی به شهادت رسید و سرش را از تنش جدا کردند، تازه بقیه دشمن جرأت یافتند به حبیب نزدیک شوند😭 دشمنان، بر پیکر بی سر حبیب یورش بردند و هر که با هرچه در دست داشت ، از خنجر و نیزه و شمشیر و....بر جسم حبیب افتادند...😭 👈 ناگهان، یکی به سویی اشاره می کند و همگی چونان مگس هایی خطردیده، از بالای جنازه بر میخیزند و می گریزند.... ↩ امام، خشمگین و باصلابت به جنازه حبیب نزدیک می شود. خطوط پیشانی امام، آشکارا فزونی می گیرد و غمی جگرخراش در چشم هایش می نشیند😭 چشم به جای خالی سر حبیب می‌دوزد و میگوید: 🚩 «مرحبا به تو ای حبیب! تو آن اندیشمندی بودی که یک شبه ختم قرآن می کردی🚩 😭 🆔 @afzayeshetelaat