🚩 هانی بن عروه🚩 یاد روزهای خوش سرشار از عطر پیغمبر (ص) بخیر... یادش بخیر علی بود و فاطمه و حسن و حسین که بر دیدگان پیامبر (ص) بودند.... زمزمه های «حسین منی و انا من حسین» او هنوز در گوش هانی می پیچد... هانی دیگر پیر شده و تاب و توان نهروان و صفین را نداشت... با عصا راه می رفت... 👈 وقتی ، وارد کوفه شد ، هانی این مهمان غریب را در خانه خود، امان داد.... شاید خدا همراه مسلم، ملائکه را فرستاده بود که بعد از عمری مجاهدت، رخت شهادت بر قامتش بپوشانند... 👈 خبر مخفی شدن مسلم در خانه هانی، به ابن زیاد رسید و او را به دارالاماره خواندند... هانی ابتدا انکار کرد ولی هنگامی که جاسوسان ابن زیاد در خانه اش حاضر شدند، حقیقت برملا شد...😰 او را به زندان انداختند و بعد از شهادت مسلم، هانی را در بازار کوفه گردن زدند 😭😭😭 🚩 السلام علیک یا هانی بن عروه 🚩 🆔 @afzayeshetelaat ✍ لطفاً قبل از کپی مطالب ، شرایط کپی که در کانال سنجاق شده را مطالعه و رعایت نمایید. سپاسگزارم.