2⃣ جایگاه چیزی که این تراز فقهی را تغییر داد بر می‌گردد به این مسئله که ما از زمان جنگ یاد گرفتیم؛ این موضوع از امام (ره) هم استفتا شده بود و همه مراجع نیز به آن قائل هستند. در کتب فقهی هم موجود است که: 👌 معرکه و حدود فقهی معرکه، محدوده‌ای است که طرفین به سوی یکدیگر سلاح پرتاب می‌کنند. 🔹در جنگ با صدام سلاح‌هایی که پرتاب می‌شد، انواع خمپاره با برد کوتاه و بلند، تیر و نهایتاً توپخانه بود؛ این محدوده را ما به‌عنوان محدوده معرکه می‌شناختیم. ↩️ اگر بمباران هم می‌شد وقتی کسی در این محدوده تعیین‌شده، به شهادت می‌رسید، شهید معرکه تشخیص داده می‌شد، ☝️ ولی اگر در جنگ شهرها داخل شهر که موشک هم می‌زدند به شهادت می‌رسید، شهید معرکه محسوب نمی‌شد و باید غسل و کفن می‌شد.  🌷 شهید معرکه از نظر فقهی چنین جایگاهی دارد؛ یعنی جایی که جنگ بوده و سلاح به‌سوی هم پرتاب می‌شده را می‌گفتند. ❗️ اما حضرت آقا در این موقعیت، مطلب جدیدی را فرمودند و این سابقه نداشته است. اینکه از نظر فقهی معرکه بر اساس حضور یک فرد تعریف شود، بی‌سابقه بوده است؛ به‌صرف اینکه تشریف آوردند آن نقطه یعنی در حوالی فرودگاه بغداد و مورد آماج تیرهای دشمن قرار گرفت، نفس حضور ایشان در آن نقطه و به‌تبع آن ، هجوم ناجوانمردانه دشمن به ایشان و همراهانشان،👈 آن محل را به معرکه تبدیل کرد !! 👌 این وزن و جایگاه یک انسان را می‌رساند؛ جایی که مورد آماج دشمن قرار گرفت تبدیل به معرکه شد و آن شهادت هم شهادت در خط مقدم تلقی می‌شود و «أفضَلُ الشُّهَداءِ الذین یُقاتِلُونَ فی الصفِّ الأوَّلِ» محسوب می‌شود.👌 🔹 در بین مجموعه خصوصیاتی که در مورد شهید سلیمانی گفته شده است، تصور می‌کنم تا الان به این صورت بیان نشده است. 👌 ایشان خط مقدم را به‌سوی خودش آورد، نه اینکه خودش به‌سمت خط مقدم رفته باشد! ❗️ یعنی شهید سلیمانی در هر جایی از عراق یا سوریه یا لبنان و هر نقطه از بلاد اسلامی مورد هجوم دشمن قرار می‌گرفت، شهید معرکه بود. این چه جایگاهی است؟❓ 👌 این موقعیت بسیار والایی است که نگاه فقهی یک مجتهد را به تغییر موازین حدود معرکه معطوف می‌کند. ✍ درود و رحمت خدا بر شهدای معرکه🌷 🆔 @afzayeshetelaat