👆پیکر مطهر شهید «جانی بت اوشانا» صبح امروز توسط مردم شهیدپرور تهران تشییع شد 🌷
عشق، غربت، انتظار؛ اینها واژگانی است که میشود در وصف جوان ۲۴ ساله آشوری و خانوادهای که نداشت به کار برد!
از خانواده درجه یک او سه برادر و والدینش از دنیا رفتهاند و یک برادرزاده و یک دختر عمه دارد که پیکر «جانی» را به آغوش میکشند و گریه میکنند.
آنها میگویند: «از برادران مسلمان ممنونیم که چنین مراسم پرشور و زیبایی برای «جانی» برگزار کردهاند. واقعا از آنچه در تصور ما بود هم بهتر است.»
معراج شهدا همیشه میزبان مادران و پدرانی است که وقتی قدم در حیاط آن میگذارند، میدانند قرار است سالها چشم انتظاریشان تمام شود و در آغوش بکشند آن چند استخوانی را که از جوان رعنایشان برگشته و برای آنها همه دنیا و متعلقاتش در همین جعبه چوبی مقابلشان خلاصه میشود، اما این بار پسر آمده بود، اما خبری از پدر و مادرش نبود.
«جانی بت اوشانا» وقتی ۲۴ سالش بود در سال ۶۲ و در عملیات بدر به شهادت رسید و پیکرش در منطقه ماند. پدر و مادر و سه برادرش سالها منتظر آمدن خبری از او بودند، اما دریغ!
امروز دختر عمه «جانی» در حالیکه به آرامی اشک میریخت، میگفت: «زندایی تا آخرین لحظه زندگیاش چون پیکر پسرش را ندیده بود، میگفت شاید «جانی» اسیر باشد و امید داشت یک بار دیگر او را ببیند. دایی هم میگفت: ایکاش فقط خبری بدهند که او در چه وضعی است. اگر اسیر است که منتظر آمدنش باشیم و اگر به شهادت رسیده هم خدا را شکر که جانش را برای وطن دوستیاش داده است. اما حالا که پیکر «جانی» برگشته هیچکدام نیستند تا از انتظار درآیند.»
🆔
@afzayeshetelaat