🌸قرآن کریم 🌸🌸ترجمه المیزان 🌸🌸🌸سوره مبارکه يوسف 🌸🌸صفحه 236 🌸بنام خداوند بخشنده مهربان گفت:اى پسرک من!مبادا رؤيايت را براى برادرانت باز گويى که به يقين برايت نقشه بدى طرح خواهند کرد. همانا شيطان ، آدمى را دشمنى آشکار است5) و پروردگارت اين چنين تو را برخواهد گزيد و از تعبير و تحليل رؤياها و رخدادها به تو خواهد آموخت و نعمتش را بر تو و خاندان يعقوب به تمام و کمال خواهد بخشيد ، همان گونه که آن را پيشتر بر پدرانت ابراهيم و اسحاق به تمام و کمال رسانيد. همانا پروردگارت دانا و حکيم است6) به يقين در يوسف و برادرانش نشانه هايى براى پرسش کنندگان هست7) آن گاه که گفتند: <بى ترديد يوسف و برادرش در پيش پدرمان از ما محبوب ترند ، با اينکه ما گروهى توانمنديم بى گمان پدرمان در کژروى و خطايى آشکار است8) بايد يوسف را بکشيد و يا در سرزمينى رهايش سازيد ، که توجّه پدرتان ويژه شما خواهد شد و پس از آن گروهى شايسته خواهيد بود9) گوينده اى از ايشان گفت: <يوسف را نکشيد و اگر بنا داريد کارى کنيد، او را در نهانخانه آن چاه بيفکنيد که [در اين صورت] برخى از کاروانيان او را يافته و برخواهند گرفت>. (10) گفتند: <اى پدر! چيست تو را که ما را بر يوسف امين نمى شمرى با اينکه ما بى گمان خيرخواه اوييم. (11) فردا او را همراه ما بفرست. [با آمدنش] از مراتع بهره مى گيرد و بازى مى کند و ما قطعاً مراقب او هستيم>. (12) گفت: <به راستى اندوهگينم مى کند اينکه او را ببريد و مى ترسم آن گاه که از وى غافليد ، گرگ او را بخورد>. (13) گفتند: <اگر گرگ او را بخورد در حالى که ما گروهى نيرومنديم ; در آن صورت ما به يقين پوچ و تباهيم!> (14)💐💐💐💐💐💐💐