🌸قرآن کریم
🌸ترجمه صفحه٣٦٨ سورة الشعراء
🌸بنام خداوند بخشنده مهربان
گفت: آن را در آن زمان در حالی انجام دادم که بی خبر از این واقعه بودم [که با مشت من در دفاع از مظلوم، آن مرد قبطی کشته می شود.۲۰
چون از شما ترسیدم از دستتان گریختم، پس پروردگارم به من حکمت بخشید، و مرا از پیامبران قرار داد(۲۱)
آیا اینکه بنی اسرائیل را به بردگی گرفته ای نعمتی است که منتش را بر من می نهی؟!(۲۲)
فرعون گفت: پروردگار جهانیان چیست؟ (۲۳)
گفت: اگر باور می کنید همان پروردگار آسمان ها و زمین و آنچه میان انهاست ۲۴
به افراد پیرامونش گفت: آیا نمی شنوید ۲۵
گفت:پروردگار شما وپروردگار پدران پیشین شماست.۲۶
گفت: این پیامبرتان که به سوی شما فرستاده اند، حتماً مجنون است!۲۷
گفت: پروردگار مشرق و مغرب و آنچه میان آنهاست، اگر می اندیشید.۲۸
گفت: اگر معبودی جز من بگیری، قطعاً تو را از زندانیان قرار خواهم داد.۲۹
گفت: آیا اگر معجزه آشکاری برایت آورده باشم ۳۰
گفت: اگر راستگویی آن را بیاور۳۱
پس عصایش را انداخت و ناگهان اژدهایی حقیقی نمایان شد،۳۲
و دستش را [ازگریبانش] بیرون آورد و ناگهان برای بینندگان سپید و روشن بود.۳۳
به سران و اشراف پیرامونش گفت: یقیناً این جادوگری بسیار ماهر و داناست!۳۴
می خواهد با جادویش شما را از سرزمینتان بیرون کند، پس شما چه نظر می دهید؟۳۵
گفتند: کار او و برادرش را به تأخیر انداز و گروهی گردآورنده را به شهرها روانه کن،۳۶
تا هر جادوگر کاردان بسیار دانایی را نزد تو آورند۳۷
پس همه جادوگران را در وعده گاه روزی معین گرد آوردند۳۸
وبه همه مردم گفتند: آیا شما هم اجتماع خواهید کرد؟۳۹🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺