هدایت شده از برای کوثر
💠 برای محمودرضا / صدو شصت و پنج ▪️احمدرضا بیضائی 🌷 اگر بگویم جایت خالی، حرف بیخودی زده‌ام. مگر نه؟! لابد می‌گویی مگر کجای عالم از حضور شهدا خالی و از نگاه آنها پنهان است که حالا جای من خالی شده؟ چه کنم خب؟ من زمینی‌ام! فدای روح آسید مرتضی آوینی که می‌گفت: "عالم محضر شهداست اما کو مَحرمی که این حضور را دریابد و در برابر این خلاء ظاهری خود را نبازد..." من که مَحرم راز نیستم. 🌷ما اقلاً بگذار بگویم که چقدر دلم می‌خواست دیروز هیجانم را از نزدیک با تو تقسیم می‌کردم. یا تو مثل آن وقت‌ها که درگوشی، از میهمانان عراقی‌تان در تهران برایم می‌گفتی و از آموزش‌‌شان و از جنگیدن‌‌شان با آمریکایی‌ها و از بمب‌های کنار جاده‌ای و تلفات آمریکا و از قنّاصِ بغداد و از عشق خودت برای جنگیدن با آمریکایی‌ها، حالا هم از خیابان‌های بغداد برایم حرف می‌زدی و از کتائب سیدالشهداء (ع) و عصائب اهل حق و النجباء و حشد الشعبی و حتی مثل آن وقت‌ها از همین مقتدی صدر و جیش المهدی (عج) و از جریان مقاومتی که حالا در سایه عرق ریختن‌های بچه‌های حاج قاسم، لشکری شده که آماده است تا دنیا را بر سر خراب کند. 🌷 چقدر ندارمت! چقدر نیستی تا بگویی الان کجای کاریم. چقدر تنهایی سخت شده... چقدر سکوتت سنگین شده... با من حرف بزن برادر! . 🆔 @Barayekosar 🆔 @Agamahmoodreza