آقامحمودرضا
💠 به مناسبت سالروز فتح خیبر ◾ فتح خیبر و دست خدا 🍃🌸پیامبر (ص) پس از صلح حدیبیه، ( پیمانی که  ایشان با بت‌پرستان قریش در سال هفتم پس از هجرت در ماه ذی القعده بستند و مطابق آن قریش و مسلمانان پیمان می‌بندند که ده‌ سال ، با یکدیگر نجنگند و به یکدیگر شبیخون نزنند) خیالشان از جانب قریش آسوده گشت. از این رو تصمیم گرفتند آن عده از یهودیان و قبایل نجد را که به فتنه‌انگیزی و مبارزه علیه مسلمانان مشغول بودند مهار نمایند تا بدینوسیله امنیت و آرامش را بیش از پیش در جامعه اسلامی استقرار بخشند. در این میان خیبر مرکز آشوب‌های نظامی و تحریکات و جنگ‌افروزی‌ها علیه مسلمانان بود. خیبر در زبان عبری به معنای قلعه‌ است و چون این منطقه به واسطه‌ی این قلعه‌های هفتگانه در بر گرفته شده بود به آن خیبر می‌گفتند. منطقه خیبر در ۸ منزلی شمال مدینه واقع شده و سرزمینی بود که هفت قلعه و مزارع و درخت‌های نخل بسیاری داشت ( باغ فدک که پیامبر (ص) بعدها آنرا به حضرت زهرا (ع) هدیه می کنند در تحت ید خیبر بود ) 🍃🌸فتح خیبر در ادامه نبردهایی قرار داشت که دستور آن در مدینه از سوی خداوند صادر شد و به پیامبر اجازه جهاد با مشرکین را داد. در این نبرد سخت و سرنوشت‌ ساز از ۷ دژ ۵ دژ را مسلمانان فتح نمودند اما دو دژ "وطيح" و "سلالم" كه از استوارترين دژها بودند، مسلمانان در گشودن آنان ناكام ماندند و نزديك بود كه رعب بر جان‌هاى آنان چيره شود. در این زمان پیامبر همه جنگاوران اسلام را دور هم جمع کرده و جمله شكوهمندی را بیان داشت: "فردا پرچم را به دست مردى مى‌سپارم كه خدا و پيامبرش را دوست دارد و خدا و پيامبرش هم او را دوست دارند و حمله كنند‌ه‌‌اى پى در پى است، نه گريزنده." پیامبر بدين‌سان، بر دل‌ها اميد پيروزى نشاند. 🍃🌸 فردای آن روز پیامبر (ص) پرچم و فرماندهى لشکر را به على (ع) كه تا آن زمان ، بيمار بود ( چشم درد شدید داشتند ) و توان نبرد را نداشت با دعاى معجزه‌آساى خود از بستر بيمارى رهایی بخشید ، اهدا نمودند . علی (ع) زره محکمی بر تن کرد و شمشیر مخصوص خود ذوالفقار را حمایل فرمود. سپس با شهامت به سوی دژ حرکت کرد و پرچم اسلام را که پیامبر به دست او داده بود در نزدیکی خیبر بر زمین نصب فرمود. در این لحظه در خیبر باز شد و دلاوران یهود از آن بیرون ریختند. نخست برادر مرحب که « حارث » نام داشت جلو آمد. نعره او چنان مهیب بود که سربازانی که پشت سر امام بودند بی اختیار عقب رفتند، ولی امام مانند کوه پا بر جای ماند. لحظه ای نگذشت که جسد حارث به روی خاک افتاد و جان سپرد. مرگ برادر، مرحب را سخت غمگین و متأثر کرد. او برای گرفتن انتقام برادر در حالی که زره یمانی بر تن و کلاهی که از سنگ مخصوص تراشیده بود بر سر داشت جلو آمد صدای ضربات شمشیر و نیزه های دو قهرمان اسلام و یهود، وحشت عجیبی در دل ناظران پدید آورد. ناگهان شمشیر برنده و کوبنده قهرمان اسلام بر فرق مرحب فرود آمد و سپر و کلاهخود سنگی و سر را دو نیم ساخت. این ضربت آنچنان سهمگین بود که برخی از دلاوران یهود که پشت سر مرحب ایستاده بودند پا به فرار نهاده، به دژ پناهنده شدند. 🍃🌸علی (ع) یهودیان فراری را تا در حصار تعقیب کرد. در این کشمکش یک نفر از جنگجویان یهود با شمشیر بر سر علی زد و سپر از دست وی افتاد. علی (ع) فورا به سوی در دژ رفت و آنرا از جای خود کند و تا پایان کارزار به جای سپر به کار برد. پس از آنکه آن را بر زمین افکند، هشت نفر از نیرومندترین سربازان اسلام سعی کردند آن در را از این رو به آن رو کنند ولی نتوانستند. در حصار، از سنگ و طول آن دو متر و پهنای آن یک متر بود. 👌امام ماجرای کندن در خیبر را چنین نقل می کند: من در خیبر را از جا کندم و به جای سپر از آن استفاده کردم. پس از پایان نبرد آن را به عنوان پل به روی خندقی که یهودیان کنده بودند قرار دادم. سپس آن را میان خندق پرتاب کردم. مردی پرسید:«سنگینی اش چقدر بود؟!» گفتم:«به اندازه سنگینی سپر خودم. من آن در را با نیروی بشری از جا نکندم، بلکه در پرتو نیروی خداداد ، و با ایمانی راسخ به روز بازپسین چنین کردم.» ✍ مجتبی لشکربلوکی مدرس معارف انقلاب اسلامی 📚برگرفته از منابع: تاریخ یعقوبی جلد ۲ سیره الحلبیه جلد ۳ تاریخ طبری جلد ۳ فروغ ابدیت، ج ۲ بحارالانوار، ج ۳۹ الموسوعه الکل ی فی غزوات النبی الاعظم جلد ۴ 🆔 @Agamahmoodreza