معبود من، آقای من، پروردگار من این دنیایی که در مقابل ماست، با تمام زینت و زخرفش.. همان دنیايی است كه علی بن ابیطالب آن را سه طلاقه کرد و بارها و بارها او را چنین خطاب کرد که «ای دنیا از من دور شو و کسی غیر از من را بفریب».. مولای من، اما من به خاطر ضعف اراده ام، در میان طبقات دنیا محبوس شده ‏ام و اسیر شهوات آن گشته ‏ام.. چه بسیار که تلاش کردم از دنیا فرار کنم، اما نتوانستم و اراده‏ ام شکست خورد.. معبودا! مولای من! حال با آنچه از توان و اراده‏ ام باقی مانده است، چنین انتخاب کرده ‏ام که در بیشتر محل‏ها نزدیک تو باشم و کدامین محل به رحمت تو نزدیک ‏تر از جهاد و شهادت و مبارزه در راه توست؟! و حال ای پروردگار من، من در میان دستان مهربان تو ام.. روحم را به تو تقدیم مي ‏دارم... جسمم را تقدیم تو می كنم... به تو تقدیم می‏ کنم، اما خجالت امانم نمی‏ دهد؛ که چگونه امانتت را پس می‏ دهم... چگونه است که امانتی که به من دادی را آلوده به تو باز می ‏گردانم... روحم را با گناهان آلوده کردم... و هیچ عضوی از جسمم نیست مگر آنکه با گناه و معصیتی آن را آلوده ام... اما آقای من، با همه اینها یک چیز را می ‏دانم و با همان می ‏خواهم با تو احتجاج کنم؛ اولاً می‏ دانم که تو از عذاب من بی‏ نیازی و غنای تو مطلق است. ثانیاً می‏ دانم که وسعت رحمت تو همه چیز را در بر می ‏گیرد.. حال از تو می ‏خواهم که شهادت را روزی ‏ام کنی؛ شهادتی پاک ‏کننده که من آن را به عنوان کفاره گناهانم انتخاب کرده ‏ام.. شهادتی کم‏ نظیر.. شهادتی که در آن جسدم پاره ‏پاره شود و هر عضوی از اعضای بدنم که با آن معصیت تو را کرده‏ ام، به جزا و عقوبتی که سزاوار آن است برسد.. و پس از آن ای پروردگار من، مرا در جوار خود و در جوار اولیائت ساکن گردانی.. مطمئنم که چنین خواهد شد؛ حتی اگر بخواهی با عدل خود با من برخورد کنی چنین خواهد شد، تا چه رسد به اینکه بخواهی با لطف و مهربانی و رأفتت با من معامله کنی آقای من، مولای من، بر این خواسته‏ ام پای‏ فشاری می ‏کنم و تمنا دارم که مرا از درگاه خود ناامید و دست ‏خالی برنگردانی... ای کریم، ای کریم، ای کریم.... @agidati_syasi_emamzade