🔰 یکی از دوستان فعال در عرصه ی دانشی- نه اجرایی- علوم و فقه سیاسی برای حقیر نقل می کرد، وقتی که مستند "غیر رسمی ۱" - که مربوط به دیدار راویان راهیان نور و شهدا با مقام معظم رهبری است- را مشاهده کردم و حال و هوا و سبک زندگی شهدایی آن عزیزان رو در جلسه دیدم خیلی دلم شکست، بغض کردم و به خدا عرض کردم این عزیزان سبک زندگی دارند و ما هم سبک زندگی داریم، اینها با شهدا و یاد ایشان و وصیت نامه هایشان دم خورند و ما مشغول مطالعه ی متفکران سیاسی غربی و مانوس با آرای روشنفکران و غرب زدگان و ضد انقلاب ...
بعد به خودم نهیب زدمو گفتم، این چه حرفی است؟ هر کس هنری دارد و وظیفه ای، من امروز بایستی تهاجم فرهنگی و علمی در این حوزه ی دانش را پاسخ دهم، ولو تبلیغ نتوانم برم و نتوانم روضه خوان و منبری خوبی باشم، کاری را که من انجام می دهم دیگری نمی تواند ...
📍 می گوید : همان شب خواب دیدم، خوابی عجیب "جمعیتی عظیم و مخالف حکومت اسلامی و تعدادی از رفقا در سالن بسیار بزرگی حاضر بودند، ضد انقلاب از ما دعوت به مناظره در باب حکومت دینی کردند، کسی داوطلب نشد و همه به من نگاه کردند و مرا جلو فرستادند، بنده آیات و شواهد بسیاری از متن دینی را آماده کرده بودم تا تک تک بخوانم.
قبل از اینکه شروع کنم یکی از دوستان گفت اول به توحید ذاتی عرفانی برای اثبات مدعای خویش تمسک کن، به من انگار وحی شده بود (چون تا قبلش چنین استدلالی ندیده بودم) شروع کردم و گفتم "اگر خدای متعال واحد قهاری است که هرگز دو بر نمی دارد و مقهور نمی شود، در هیچ ساحتی جایی برای مغایرت و دوئیت باقی نمی گذارد، حال این سعه ی وجودی نامحدود چطور می شود مقوله ی حکومت را به حال خود رها کند؟" بحث بالا گرفت، و جالب آن بود که هر کجا من صحبت می کردم جمعیت کثیری مسخره و هو میکردند و هر کجا طرف مقابلم که او نیز روحانی بود ولی ضد انقلاب و مخالف حکومت اسلامی سخن می گفت شروع به کف زدن می نمودند.
ناگهان بیدار شدم. نمازم داشت قضا می شد."
📌 یعنی خواب از این قشنگ تر میشه؟ هم بهش گفتند که کارش امتداد توحید در عرصه سیاسی و اجتماعی است و هم "کل خلق لما تیسر له" مهم آن است که برای اسلام و انقلاب کار کنیم، حال چه کاری؟ هر کاری که آن را به بهترین وجه می توانیم انجام دهیم. خداوند توفیق دهد تا ما نیز مسیرمان را درست برای خدمت انتخاب کنیم. القصه خط کشی های دنیوی و ظاهری خیلی ملاک نیست، حتی مشهورات زمانه و آنچه قالب مردم طلبه ی موفق می دانند نیز در خور توجه نمی باشد، مهم معیار و میزان اخروی است که چه کسی خالص تر و خدوم تر است. و چه نیکوست که تیغی برنده باشیم جایی که شمشیرها کند و اراده ها سست و اذهان ناتوان می گردند.
💠
https://eitaa.com/ahadith_ejtemai