🔘پیرمرد بهشتی ✅ پیرمردی خدمت امام باقر علیه السلام رسید. در حالیکه اتاق پر از جمعیت بود. او با صدایی بلند سلام کرد. حضرت پاسخش را داد. پیرمرد رو به امام کرد و گفت:« یابن رسول الله! مرا در کنار خود جای ده. به خدا سوگند! من شما و دوستان شما را دوست دارم و از دشمنان شما بیزارم. من شما را بر حق می دانم و دشمنان شما را باطل! من حلال شما را حلال می دانم و حرام شما را حرام. آیا امیدی به نجاتم هست؟ حضرت او را نگریست و فرمود: ای پیرمرد! جلو بیا و او را در کنار خود نشاند سپس فرمود: « شخصی خدمت پدرم علی بن حسین علیه السلام رسید، همین سؤالی که تو کردی از پدرم پرسید. پدرم به او فرمود: هرگاه از دنیا رفتی، خدمت پیامبر، علی، حسن، حسین و علی بن الحسین علیهم السلام وارد می شوی. قلبت آرام، دلت شاد و چشمانت روشن می گردد و با فرشتگانِ اعمال به خوبی و خوشی روبه رو خواهی شد و اگر زنده بمانی، چیزهایی را خواهی دید که باعث روشنی چشمت است و با ما در مقام بلند بهشتی خواهی بود.» پیرمرد شگفت زده شد و اشک شوق از چشمانش جاری شد. جمعیت هم از گریه ی او اشک ریختند سپس دست و صورت حضرت را بوسيد و رفت. امام او را نگاه کرد و به مردم فرمود: «هرکس می خواهد مردی از اهل بهشت را ببیند، به این شخص نگاه کند.» 📚الكافی ، ج‏۸، ص ۷۷ ----------------------- ✍🏼 محبت به اهل بیت علیهم السلام و بیزاری از دشمنان آنها نجات دهنده انسان است. @ahadithenabe