🇵🇸عهد با مهدی( عج)🇵🇸
فاز اول و دوم سپری شده است و از آنجایی که می‌دانند جهان آبستن حوادث بزرگ است و اینکه می‌دانند در بحر
ماهور🍃: پیوند فرقه ضاله بهائیت با فراماسونری ✡️🔻 قسمت (اول) 1️⃣ ♦️ یکی از جریان هایی که فرقه ضاله بهائیت با آن مرتبط بوده و بهائیان در آن حضور دارند جریان فراماسونری میباشد . فراماسونری جمعیتی کاملاً سری و دارای تشکیلات منظم جهانی است. 🔷 تشکیلات فراماسونری آنگونه که در انگلستان و پس از آن در فرانسه و آمریکا وآلمان در قرن هجدهم و پس از آن پدید آمد به سازمان مخوف ،پیچیده و بسیار ذی‌نفوذی مبدل شد که از طریق اعمال نفوذ های مخفیانه خواسته ها اراده و منافع لایه های مختلف طبقات سرمایه دار عصر جدید را پیش می‌برد. 🔶 این سازمان اسرارآمیز با تشکیل لایه های متعدد در جذب نخبگان و دولتمردان کشورهای مختلف و پرورش فکری آنها اقدام می نماید و با استفاده از نفوذ آنها در ارکان اجتماعی و حکومتی پنجه های قدرت و نفوذ خود را در حاکمیت کشورها فرو برده و استعمار را در نیل به اهدافش یاری می نماید. 🔷 فراماسونری دارای پیوند های نزدیک با صهیونیسم و در واقع بازویی سازمانیِ سرمایه سالاری جهانی یهود است که با استفاده از شبکه های فعال پیچیده، پر قدرت و مرموز فراماسونری، اندیشه حکومت بر جهان را در سر می‌پروراند. 🔶 تعلیمات فرقه ضاله بهائیت نیز انطباق زیادی با تعلیمات فراماسونری دارد که از جمله آنها می‌توان به جدایی دین از سیاست، تسامح و تساهل، تشکیل حکومت واحد جهانی، تطابق دین با عقل جزئی اشاره کرد . 🔻آشنایی و پیوند بهائیان با فراماسونری 🔷 آشنایی آنها (بهائیان )با افکار و تحرکات اعضای محفل فرهنگیِ مانِکجی هاتَریا (رئیس سازمان اطلاعاتی بریتانیا در هند و ایران و بنیانگذار واقعی اولین سازمان فراماسونری در ایران) نظیر شاهزاده جلال الدین میرزا، آخوند زاده ،میرزا ملکم خان، میرزا حسین سپهسالارو… تغییراتی در روش فکری ایشان (یعنی بهائیان )به وجود آورد و آنها با افکار ماسونی و لیبرالی آشنا شدند. 🔶 سپس با تدوین کتاب تاریخ جدیدکه صورت اصلاح شده تاریخ قدیم بابیان بود واژه های تند بر ضد شاه قاجار و برخی عوامل حکومت را حذف یا تعدیل نموده و در عوض هم صدا با امثال آخوندوف حملات پیشین خود به روحانیت را شدت بخشیدند و با استفاده از روش ملکم و آخوندزاده دست به تعریف رساله های جدیدی مانند مقاله سیاح زدند. 🔷 بر اساس تحقیقات تاریخی مانکجی هاتریا در سالهای ۱۸۵۴ – ۱۸۹۰ با سران بابی و از جمله با شخص میرزا حسینعلی نوری (بهاءالله) ارتباط نزدیک داشته است . 🔶 همچنین مطابق گزارش رکن‌الدوله به امین السلطان در سال ۱۳۰۸ق ملکم خان درعکا بابهاء دیدار و مذاکره داشته است . 🔷 عباس افندی نیز بعدها طی نوشته‌ای تلویحا از زحمات ملکم تقدیر و از اینکه دوستانش حق او را پاس نداشتند اظهار تاسف می کند. 🔶 از سوی دیگر سفر کاملا برنامه ریزی شده سالهای ۱۹۱۱ تا ۱۹۱۳ عباس افندی به اروپا و آمریکا که با تبلیغات فراوان از سوی متنفذ ترین محافل سیاسی مطبوعاتی دنیای غرب به همراه بود نشانی آشکار از این پیوند عمیق و همکاری میان سران فرقه ضاله بهایی و کانون های مختلف فراماسونری در اروپا و آمریکاست که به عنوان نقطه عطف در تاریخ این فرقه از آن یاد می شود. 🔷 در طول این سفر کوشش می شد تا وی به عنوان نماد پیدایش مذهب جدید انسانی و آرمان فراماسونری یاد شود. ♦️ بررسی جریان این سفر و مجامعی که عباس افندی (عبدالبها )در آن حضور می‌یافت ثابت می‌کند که کارگردان اصلی این نمایش (انجمن جهانی تئوسوفیستی ) یکی از محافل عالی فراماسونری غرب بود. او به ویژه در آمریکا در مجامع متعدد فراماسونری حضور یافت و سخنرانی کرد. @ahde_ba_mahdii0120🍃🌤