نذربابا
قسمت پایانی
از جا بلند شدم. کتاب که در سیستم کتابدار ثبت شد، لبخند به لب به طرف خانه حرکت کردم. حالا خیلی چیزها داشتم برای گفتن. توی راه همان نوجوان را دیدم که نشسته بود روی جدول کنار خیابان و مشغول خواندن بود.
نگاهش که به من افتاد، از جا بلند شد. یک قطره اشک روی گونه راستش سُر خورده بود و تا چانهاش را خیس کرده بود. دستی روی شانهاش گذاشتم و سلام کردم. با آستینش صورتش را پاک کرد و لبخند زیبایی صورت گرد و سفیدش را پر کرد.
نگاهم به دستش افتاد. آمدم چیزی بگویم که دیدم نگاه او هم روی کتاب من قفل شده است. ظاهرا هر دو با یک دغدغه به کتابخانه پناه آورده بودیم. خم شدم و کنار گوشش کلام مولا را زمزمه کردم:
«خداوند متعال میفرماید: «و انّ من شیعته لابراهیم» (سوره صافات، آیه 83)
شیعه اسمی است که خداوند در کتاب خویش به آن شرافت بخشیده است. این اسم اختصاص به ابراهیم ندارد؛ بلکه شما نیز شیعیان محمد رسولخدا «صلیاللهعلیهوآله» هستید و در این نامگذاری بدعتی وجود ندارد.
سلام خدا بر شما باد؛ چه اینکه خداوند سلام است و دوستان خود را از عذاب خوارکننده میرهاند و به سلامت میرساند و با عدل خویش بر آنان حکم میراند.» (علی از زبان علی، ص550)
نوجوان رو کرد به من. چشمان عسلیاش که در حوضی از اشک غرق شده بود، زیر نور آفتاب میدرخشید. بدون اینکه حرفی بزند، کتابش را دستم داد و به صفحهای که میخواند، اشاره کرد. به نوجوان گفتم: «بریم مسجد؟» دیدم خودش جلوتر از من راه افتاده است. صدا زدم: «کتابت...» بدون اینکه سرش را برگرداند جواب داد: «جوابمو گرفتم. باشه پیش شما»
صفحهای را که میگفت باز کردم و شروع کردم به خواندن:
- ای اباالحسن، خداوند وعدهای را که به من داده بود درباره تو محقّق ساخت و به عهدش وفا کرد.
- یا رسولالله، خداوند کدامین وعده را درباره من محقق ساخت؟
- این وعده درباره تو، همسرت، فرزندانت و خاندان تو بود که شما را در والاترین درجات قرب، در مقام علیّین جای دهد.
- پدر و مادرم به فدایت. یا رسولاالله! پس شیعیان ما در چه جایگاهی قرار دارند؟
- شیعیان ما همراه ما هستند و قصرهایشان در اطراف قصرهای ما و منازلشان در مقابل منازل ماست.
- یا رسولالله به شیعیان ما در دنیا چه عنایتی خواهد شد؟
- امنیت و عافیت.
- درهنگام مرگ چگونه خواهند بود؟
- چگونگی مرگ بر عهده خود آنان گذاشته میشود. فرشته مرگ مأمور به اطاعت از آنهاست و با هرنوع مرگ که بخواهند با همان میمیرند.
آری، شیعیان ما به اندازه محبتی که به ما دارند مرگ بهتری هم خواهند داشت...(تأویلالآیاتالظاهره، ص752. علی از زبان علی، ص589)
اگر همین چند سطر را به آن جوان سهتیغه نشان میدادم برای اثبات برتریمان کافی بود؛ البته اگر واقعا دنبال جواب باشد.
بی خود نبود که نوجوان روی ابرها راه میرفت. سرم را بالا گرفتم. سینه ستبر کردم و با قدمهایی محکم مسیر مسجد را طی کردم. دلم قرص شده بود. تمام وجودم شده بود زبان و به شکر این نعمت مشغول: «الحمدلله الذی جعلنا من المتمسّکین بولایه امیرالمؤمنین علی علیهالسلام»
#شیعه
#فضایل_امیرالمؤمنین