💢
نقض نظریه فریدمن
🔰چرا نظریات پولگرایان، اقتصاد ایران را نابود کرده و بسمت پرتگاه میبرد؟
🔹مشکل این اقتصاددانان تنها آن نیست که به فروض تئوریها، مبنی بر ثبات سایر شرایط، توجه ندارند و شرایط آزمایشگاهیِ تئوریها را ابزارِ تحلیلِ پدیدههای واقعی و از آن بدتر تکیهگاهِ ارایه راه حل میبینند؛ مشکل دیگر آن که تورم را فقط معلول نقدینگی میدانند و مشکل وحشتناکترشان آن است که راه حل تورم را نیز فقط در قالب سیاست های پولی ارایه میدهند؛
🔹 اگر از این گروه بپرسید آیا تورمهای بخشی در اقتصاد وجود دارد؟ میگویند بله آن هم بدلیل نقدینگی است. که البته دلیل آن نقدینگی و سود بالاتر (به هر دلیل) در این بخشهاست؛ و از آنها سوال میکنیم که خوب آیا این تورم به بخش های دیگر اقتصاد سرایت نمیکند و قیمت کالاهای بخشهای دیگر را در حالیکه تقاضا در آن بخش ها بالا نرفته، بالا نمیبرد؟ جواب میدهند بحث ما در بلندمدت است؛میگوئیم ولی ما در کوتاه مدت باید بتوانیم مشکل را تحلیل و راه حل ارایه کنیم.
🔹برای برخورد با تورم های بخشی آیا کاهش نقدینگی موثر است؟ و در حالیکه نقدینگی در یک بخش اقتصاد متورم شده و بالطبع بخشهای دیگر را دچار رکود کرده، آیا جمعآوری کلی نقدینگی در اقتصاد با هدف کاهش تورمهای بخشی، بخشهایی را هم که قبلا بدلیل انتقال نقدینگی به بخش تورمی دچار رکود بودند بیشتر دچار رکود نمی کند؟ بدون آنکه نتیجه ایی در قیمتهای نسبی بخش متورم در مقایسه با سایر بخش ها ایجاد کند؟ و اوضاع اقتصادی را وخیمتر نماید؟
🔹چون دقیقا مطابق تئوری تقاضای پول فریدمن، چنین تفاوت نسبی حفظ خواهد شد، چرا که بر پایه نظر ایشان تعدیل سبد دارایی در بخشهای مختلف دارایی با بیشترین بازدهی انتظاری تا جایی ادامه میابد که بازدهی انتظاری آنها یکسان شود و این اساس ادعایی این تئوری برای ایجاد تعادل است. در حالیکه کاهش نقدینگی نتوانسته تعادل از دست رفتهایی را که منجر به تورم بخشی شود را برطرف کند. قطعا باید پاسخ دهند بله همینطور است.
🔹
اینان خوب میدانند که تنها راه موثر برای مبارزه با تورمِ بخشی، سیاست مالیاتیِ بخشی و وضع مالیاتهای سنگینتر بر بخشهای متورم است که بتواند مشکل را برطرف کند و این یعنی دخالت بیشتر دولت و نقض نظریات #نئولیبرالیسم_اقتصادی .
🔹موضوع عدم جامعیت و نقض تئوری فریدمن و اثبات عدم امکان ایجاد تعادل در این نظریه، زمانی بیشتر عیان میشود که داراییهایی که در تابع تقاضای پول فریدمن آورده شدهاند، خود تبدیل به وسیله مبادله گردند مثل ارز و طلا؛ این پدیده اساس این نظریه را منهدم و اقتصاد را بسمت پرتگاه سوق میدهد و به هیچ وجه بدون دخالت دولت امکان ایجاد تعادل مجدد را ندارد و ادامه حیات اقتصادی کشور مستلزم دخالت دولت در این شرایط است. امیدوارم دوستان پولگرای اقتصاددان، همراه شوند و بتوان کشور را نجات داد.
✍
دکتر محمدرضا یزدیزاده
💠 احمد نبویان👈
عضو شوید
🔗
@ahmad_nabavian🇮🇷