▫️ ﷽
❌شبهه
چارلی چاپلین:
اگر شما در اسراییل به دنیا میآمدید، به احتمال زیاد یهودی میشدید!
اگر در عربستان به دنیا میآمدید، قطعا مسلمان میشدید!
اگر در اروپا به دنیا میآمدید، به احتمال زیاد مسیحی و اگر در ژاپن به دنیا میآمدید شینتو میشدید!
«دین» پدیده ای است که؛ جغرافیا برای شما تعیین میکند، پس تعصب برای چیست؟! آنچه مهم است «اخلاق و انسانیت» است که به جغرافیای زمان و مکان محدود نیست!
🆔
@shobhe_shenasi
✅ پاسخ
✍️ حجتالاسلام دکتر
#قربانی_مقدم
🔹 همانند بسیاری از جملات شبههناک که به شخصیتهای معروف و محبوب نسبت داده میشود، در این شبهه نیز از نام چارلی چاپلین سوءاستفاده شده است. چون در دوران وی نه اسراییل مطرح بود (چون غصب فلسطین در زمان حیات چارلی تازه آغاز شده بود) نه عربستان سعودی به این نام خوانده میشد!!
به هرحال صرف نظر از اینکه نویسنده متن فوق چه کسی است (و احتمالا فرد کمسوادی بوده که نمیدانسته بیشتر افراد ساکن در سرزمینهای اشغالی مسلمان هستند نه یهودی) در متن فوق با استفاده از یک مقدمهی نسبتاً صحیح، نتیجه گیری غلط شده است.
توضیح اینکه انتخاب دین براساس جغرافیا و جامعه یا خانواده، اگرچه امری رایج است و متاسفانه اکثر مردم بدون تحقیق دین و آیین خود را انتخاب کرده اند اما، سعادت انسان و راه رسیدن به آن، تنها همان است که خدای مهربان میداند و حکمت و مهربانی آن اقتضاء میکند آن را به بشر معرفی کند.
خداوند با انتخاب پیامبران، این امر مهم را انجام داده و حقیقت و سعادت و کمال انسانی را به او آموزش داده است.
طبیعی است حقیقت یکی بیش نیست و راه رسیده به آن نیز یکی بیشتر نیست که در قرآن کریم از آن با عنوان «صراط مستقیم» یاد شده است.
به عبارت دیگر عقلا محال است که هم پرستش بتها انسان را به مقصود خلقتش رهنمون کند و هم پرستش خدای یگانه.
پس بر ما لازم است تا از میان ادیان و آیینهای مختلف که سبک زندگی متفاوتی را ایجاب میکند، راه صحیح را شناسایی و انتخاب کنیم. دینی که اخلاق و انسانیت را به معنای واقعی به انسان نشان دهد.
نکته آخر اینکه ایجاد تقابل میان دین و اخلاق یا انسانیت از مغالطههای نخ نما شدهای است که بارها به آن پاسخ گفته شده است. عجالتا باید بدانیم که انسانیت و اخلاق صرفاً عبارت است از توصیه به برخی نیکیها و اجتناب از خودخواهی. اما هیچگونه شناختی نسبت به هستی (شناخت خلقت، خالق، زندگی پس از مرگ و...) به انسان نمیدهد. این دین کامل است که علاوه بر توصیههای اخلاقی (به اضافه تبیین نتایج دنیوی و اخروی آن) شناخت انسان از هستی را اصلاح و قوانین الزامی زندگی اجتماعی (و نه صرف توصیه) را تبیین میکند.