💓 #طنزیم 😂 🔸خستگی مجازی کار اگر هست سخت یا آسان به تلاشم نمی‌دهم پایان کوهی از ظرف را ببین شستم عین موشک سه سوته با دل و جان سر راهم به آشپزخانه آب دادم به چند تا گلدان زده‌ام بیل کل باغچه را بذر پاشیده‌ام کمی در آن کرده‌ام تا اشاره، باریده روی بذری که کاشتم، باران همه جا برق میزند به به! زندگی دارد اینچنین جریان همه‌ی هفته را سفر بودم سر زدم گوشه گوشه‌ی ایران تجربه کرده‌ام مشاغل را گاه دکتر شدم گهی چوپان خلبانم در آسمان گاهی گاه‌گاهی مهندس عمران پخته‌ام فست فود هم حتی شده ام صاحب دو تا دکان بس که جنگیده‌ام به جان خودم نیست دیگر به جسم زارم جان بعد این حجم کار، مادر جان! سر من را بگیر در دامان خسته هستم، ز جنگ برگشتم کیک و نوشابه‌ام بکن مهمان بس که هی کار کرده‌ام مُردم شربتی آبمیوه‌ای برسان مادرم با تشر به من توپید گفت برخیز طفلکِ نادان! سر خود را در آور از گوشی چون که نه آب میشود و نه نان ✍فرشته پناهی ✍️ #عباس_احمدی @ahmadi1400_1444 حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید