صلیحی: یک روز،سرجوخه جبار، که از دستگیری و اعزام بیهوده دزد سیه کار و آزادی او به ستوه آمده بود، منشی‏ پاسگاه را فراخواند و به اودستور داد که قانون‏ مجازات را بیاورد و محتویات آن را،ب رای‏ سرجوخه بخواند. منشی پاسگاه،کتاب قانونی  را که‏ در پاسگاه بود، آورد و از صدر تا ذیل، برای‏ سرجوخه جبار خواند. ماده 1...ماده 2...ماده 3...الخ... سرجوخه جبار، که در تمام مدت خوانده‏ شدن متن قانون مجازات خاموش و سراپا گوش‏ بود، همین‏که منشی پاسگاه آخرین ماده قانون‏ را، خواند و کتاب را بست، حیرت زده و آزرده ‏دل، به منشی گفت: -اینها که همه ‏اش ماده بود، آیا این کتاب، حتی یک «نر» نداشت؟ آنگاه سرجوخه جبار، به منشی گفت: -ببین در این کتاب،صفحه سفید هست؟ منشی کتاب را گشود و ورق زد و پاسخ داد: -قربان! در صفحه آخر کتاب، به اندازه‏ نصف صفحه، جای سفید باقی‏ مانده است. سرجوخه جبار گفت: -قلم را بردار و این مطالب را که می‏گویم‏ بنویس و چنین تقریر کرد: «نر» سرجوخه جبار: هرگاه یک نفر، شش‏ بار به گناه دزدی، از طرف پاسگاه دستگیر و به محکمه فرستاده شود و در تمام دفعات، از تعقیب و مجازات معاف گردد و به محل‏ بیاید و کار خودش را از سر بگیرد، برابر «نر سرجوخه جبار»، محکوم است به اعدام! پس از اتمام کار منشی،  سرجوخه جبار، نخست، زیر نوشته را انگشت زد و مهر کرد و پس از آن، دستور داد دزد  را دستگیر کنند و به پاسگاه بیاورند.آنگاه او را، در برابر جوخه آتش قرار داد و فرمان اعدام را، در باره ‏اش اجرا کرد. گویا خبر این ماجرا، به گوش حاکم وقت‏ رسانده شد و حاکم دستور داد سرجوخه جبار را، به حضورش ببرند. هنگامی که سرجوخه جبار، به حضور حاکم‏ رسید، پرخاش‏ کنان از او پرسید چرا چنان‏ کاری کرده است. سرجوخه جبار پاسخ داد: -قربان! من دیدم در سراسر قانون‏ مجازات، هرچه هست، ماده است ولی حتی یک‏ «نر» توی آن همه ماده نیست و آن‏وقت‏ فهمیدم که عیب کار از کجا است و چرا دزدی‏ که یک منطقه را، با شرارت‏ هایش جان به سر کرده است، هربار که دستگیر می‏شود، بدون‏ آن‏که آسیبی دیده باشد، آزاد می‏شود و به محل‏ باز می‏گردد. این بود که لازم دیدم درمیان‏ ماده های قانون مجازات ،یک «نر» هم باشد. این است که خودم آن نر را به قانون اضافه و دزد را طبق قانون ،اعدام کردم و منطقه را از شرّ او آسوده گردانیدم!" و حق با سرجوخه جباربود با این ماده ها نمی شود بافساد مبارزه کرد، نر می خواهد.... کپی باذکر یک صلوات برای مهدی فاطمهhttp://talifieh.blog.ir/