دوگانه‌ی «دیو و دلبر» و مسائل انتخاباتی ؛ وقتی در تحلیل آدم‌ها، افراد را سیاه و سفید ببینیم؛ افراد را یا کاملا بی‌نقص یا کاملا بی‌حسن بدانیم، درواقع داریم افراد را در دو دسته‌ی «دیو» و «دلبر» تقسیم می‌کنیم. در تبلیغات انتخاباتی و مواجهه با چهره‌های سیاسی، به خاطر تاثیر زیادشان بر زندگی ما، این دوگانه‌سازی هم بیشتر است، هم جدی‌تر. در ناخودآگاه جمعی ما این دوگانه‌سازی، بسیار نقش بسته است. تا آن‌جا که همیشه در انتخابات‌ها برای خیلی از ماها، یک نامزد «دیو» و یک نامزد «دلبر» است. در این مواجهه، اگر روزی از آن «دیو» حسنی ببینیم، هرطور شده انکارش می‌کنیم و اگر نتوانیم، آرام آرام در دیو بودنش شک میکنیم؛ آن‌گاه در دوگانه‌ی پیش‌گفته، گزینه‌ی دیگری برای ما باقی نمی‌ماند جز این‌که او را «دلبر» بدانیم. برعکسش نیز صادق است که اگر در آن «دلبر» عیبی ببینیم، ابتدا انکار می‌کنیم و در نهایت چاره‌ای نمی‌ماند جز این‌که او را «دیو» بپنداریم. یکی از دلایل شخص‌پرستیِ ما که معمولا منجر به زمین زدنِ همان شخص از جانب ما می‌شود، همین دوگانه‌انگاری است. همچنین این موضوع باعث می‌شود که در انتخابات‌ها، همیشه به دنبال یک منجیِ معجزه‌گر باشیم و اگر کسی که به او رای دادیم در عمل منجی و معجزه‌گر نبود، گمان می‌کنیم که تماما ما را فریب داده است و درواقع «دیو» بوده است. اما واقعیت این است که آدم‌ها معمولا و غالبا، سفید مطلق یا سیاه مطلق نیستند. اکثر قریب به اتفاق آدم‌ها، ضعف‌ها و قوت‌هایی را توامان دارند. در انتخابات، مساله نباید پیدا کردنِ سفید مطلق باشد؛ بلکه باید برآیند ویژگی‌های مثبت و منفی هر نامزد و میزان تاثیرگذاری هر یک از آن ویژگی‌ها در امور مرتبط با مسؤولیت پیش روی او را محاسبه کنیم؛ نیز باید ببینیم که جامعه‌ی ما در شرایط کنونی به کدام ویژگی‌ها نیاز بیشتر و فوری‌تری دارد؛ آن‌گاه بهترین فرد ممکن را انتخاب کنیم. لذا «اصلح» بودن نیز همیشه نسبی است. پس اگر از کسی حمایت می‌کنیم، به این معنا نیست که او همه‌چیزتمام است؛ اگر هم با کسی مخالفت می‌کنیم، به این معنا نیست که هیچ ویژگی مثبتی ندارد. T.me/reza_tabibzade کانال را دنبال کنید https://eitaa.com/ahvaalehowze