⚘ وقتی که آقارضا از مسجد محل متوجه شد که سپاه نیرو جذب می‌کند، اول اومد با من مشورت کرد و گفت «سپاه نیرو میخواد، من ثبت‌نام کنم؟» بهش گفتم «اسم بنویس پناه بر خدا» آقا رضا همیشه کارهایی را که می‌خواست انجام بده، با من مشورت می‌کرد. رفاقت من با بچه‌هام خیلی زیاد بود؛ برای همین همه‌ی کارهاشون رو برام تعریف می‌کردند. من خیلی نذر کرده بودم تا رضاجان جذب سپاه پاسداران بشه.رضا جان به تحقیق کارهای سپاه می‌پرداخت تا مقدّمات استخدامش آماده شد و تمام مراحل گزینشش را به سلامت گذراند و در سن ۱۸سالگی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استخدام شد و در همان سال به محل آموزش اعزام شد. اوایل جذبش در سپاه مأموریت بود و ما خیلی کم آقارضا را در خانه می‌دیدیم... 《راوی:مادر شهید رضا حاجی زاده》 🌷شادی روح شهدا صلوات🌷