📍 کمدیِ بورس؛ موج سوارانیکه حاضر نیستند صحنه را ترک کنند! 👈 زمانی مردم هر نوع خودرویی را می‌خریدند اما حدود ۴-۵ سال پیش با فشار افکار عمومی تصمیم گرفتتد خودرو نخرند و بانک مرکزی را مجبور کردند تا ۷۰ درصد قیمت خودرو را وام بدهد. همه خوشحال بودند که رفتار اقتصادی مردم تغییر کرده است اما اینبار تاریخ تکرار شد و ان هم از نوع کمدی! ۴ میلیون نفر برای چند هزار خودروی بی کیفیت از رده خارج که حتی نسبت به ۵ سال پیش امکانات کمتری دارد هجوم آورده اند! و حالا افکار عمومی به جای نقد کردن این رفتار و آموزش مردم، آن را دستمایه طنز قرار داده. 🔴 بورس هم وضعیت مشابهی دارد. هجوم مردم به بورس هم دیگر شبیه طنز شده است نه از آن بابت که مردم در بورس سرمایه گذاری می‌کنند (اتفاقا بهترین تصمیم اقتصادی چند سال اخیر است و امیدوارم دولتهای بعدی هم این مسیر را ادامه دهند) بلکه از این جهت که رفتار توده وار مردم و عدم شناخت آن باعث این پدیده ها شده است. روزی مجوز مشاوه سرمایه گذاری وجود نداشت. سبدگردانی نبود و تحلیلگران حرفه ای وآماتور فعالیت می‌کردند در این بین کلاهبردانی نیز بودند که یا پول مردم را بالا می‌کشیدند و یا ضرر هنگفتی به سرمایه گذاران وارد می‌کردند و با زیان ، سید سرمایه‌گذار را تحویل می دادند. سازمان قصد داشت بازار را ساختار مند کند اما در ساماندهی و وضع مقررات تا انجا پیش رفت که خودیها و شناسنامه دارها را هم زیر گرفت و میدانِ آموزش و تحلیل بورس را مانند روز بعد از بیگ بنگ ، کرد؛ یک فضای ناشناخته! از طرفی نتوانست آموزش و فرهنگ سازی بورس را توسعه دهد و میدان را برای شیادان باز کرد. شیادی فقط از دیوار بالا رفتن نیست. گاهی اوقات شیاد با عشوه گری ، مظلوم نمایی و پنهان شدن پشت افکار عمومی ، قانون را به سخره می‌گیرد و خود را منجی نشان می‌دهد! آری تاریخ تکرار شد و اینبار هم به صورت کمدی! ارسال سیگنال‌های معما گونه و اشارات غیر مستقیم که نشان می‌دهد نوتحلیلگران پر مدعا چقدراز مغز تهی هستند. این بدعت خطرناک صرفا بازی با سرمایه های مردم است و چه بسا به علت نداشتن ساختار تحلیل باعث تفاسیر و برداشتهای گوناگون شودودر نهایت باعث زیان سرمایه گذاران شود. تحلیلگران همواره اشتباه می‌کنند و این اصلا ایراد ندارد زیرا تحلیلگران بر اساس اطلاعات موجود نظر می‌دهند‌، موسسات جهانی بارها تحلیلهای اشتباه از روند قیمتها ارایه کرده اند و این ذات تحلیل است اما آنچه باید درست باشد روش تحلیل و مبنای تحلیل است و صرفا نباید نتیجه را نگریست. اما وقتی تحلیل مبنا ندارد، می‌شود حدس و گمان و پیشگویی و درنهایت شیادی و کلاه برداری! به سازمان بورس امیدی نیست، زیرا زمانی که باید فرهنگ سازی می‌کرد، نکرد و حالا دیگر خطر در کمین همگان است. تنها راه ، آگاهیست. این ماییم که نباید بها دهیم، ماییم که باید دهیم و رفتار درست را به مردم آموزش دهیم. مردم باید آگاه شوند و یاد بگیرند که در این دامها نیفتند در غیر این صورت فرداروزی ،حماقت و تزویر با نقابی دیگر به میان ما خواهد آمد، حق به جانب و کمین گرفته در انبوهی از توده‌ی مردم! ✍️ محسن عباسی دکترای مدیریت مالی و مدرس دانشگاه پ.ن.1: برنامه ملی آموزش باید جزو مطالباتمان باشد تا عده ای از کم اطلاعی مردم از بورس سوء استفاده نکنند. پ.ن.2: دولت و مجلس باید سرمایه های جذب شده به بورس را در جهت و پروژه های عمرانی هدایت کنند. 🆔 @mashgh626