رشته توییت
درباره برجام و تصمیم نظام
۱٫اون روز که مذاکره با آمریکا در جریان بود، خودمان را خفه کردیم که بگیم، داستان مذاکره با آمریکا تصمیم نظامه نه روحانی نه ظریف. دو طیف قبول نمیکردند. یکی آنها که به مذاکرات امید بسته بودند و دیگر رفقایی که مخالف اصل مذاکرات بودند.
بارها گفتم تصمیم به مذاکره رهبری در بهار سال ۹۲
۲٫قبل از انتخابات از تریبون عمومی اعلام شده بود.
آنها که خیال میکردند با انتخاب این دولت و فشار این آقایان تصمیم گرفته شده اشتباه میکردند.
ملاک تصمیم گیری رهبری تجربه ای بود که فکر میکرد برای رشد و بلوغ مردم ایران لازمه و میصرفه حتی به خاطرش این همه هزینه شود. مردم و نه اجبار کسی
۳٫اگر این تجربه رخ نمیداد فشار و تحریم تمام نمیشد. باید کشور از این جهت رویین تن میشد و رویین تن شدنش هم به اقامه اقتصاد مقاومتی ربط داشت و هنوز هم ربط دارد.
البته اگر حربه تحریم هم گرفته میشد در این بین، که عالی بود هر چند امیدی به آن نبود.
در ذیل چتر مذاکرات البته دست آمریکا در
۴٫منطقه نیز قطع میشد. یعنی زیر چتر آمریکا ماجرای داعش جمع میشد. چنانکه امروز هم زیر چتر مذاکرات وین زدن مکرر اسراییل و موفقیتهای یمن در حال شکل گیری است.
سیاست راهبردی ایران فوق العاده منعطف و هوشمندانه است.
بماند که برخی رفقا تمام همشان در غلط دیکته گرفتن از برجام بود و
۵٫راهبرد اصلی رهبری که گفتمان اقتصاد مقاومتی بود رسما صاحب نداشت. از این جهت ضربات سهمگینی خوردیم در ماجرای تعطیلی کارخانه ها و فسادهای مکرر در دولت و هنوز هم
اما امروز هم که رهبری فرمودند وزارت خارجه کاره ای نیست برخی باز هم اشتباه متوجه میشوند
در کشور، ما سطوح مختلف مدیریت داریم
۶٫سطح مدیریت راهبردی که نهاد رهبری و شوراهای زیر نظر او هستند، سپس سطح مدیریت کلان که روسای سه قوه هستند، در سطح خرد نیز وزرا هستند. البته خرد و کلان بودن مدیریت امری نسبی است. یعنی وزرا نسبت به مدیران زیر دست خود مدیریت کلان دارند. شبیه مدیریت یک کارخانه نسبت به بخشهای مختلف
۷٫برجام محصول کار وزارت خارجه در اجرای راهبردهای نظام بوده. سیاست ایران در قبال انعطاف قهرمانانه و گفتگو با آمریکا قابل دفاع است اما برجام ضعفهای جدی داشته که ظاهرا ریشه ضعفهای آن که به مرور خود را نشان داده است عجله ای است که مذاکره کنندگان انجام میدادند. مجریان از یک جهت مفید
۸٫بودند و نباید متهم به جاسوسی و خیانت میشدند چرا که بهترین گزینه بودند برای تجربه مردم چون از بن دندان غربگرا و قائل به گفتگو بودند اما همین ویژگیشان باعث عجله برای به نتیجه رساندن مذاکرات میشد و رفتارهای زننده ای مثل تلفن رییس جمهور به اوباما و قدم زدن با کری و امثالهم کمترین
۹٫اثر این میل قلبی جدی در آنها بود. ظریف گاهی ضربه هایی هم در ابعاد دیگر میزد مثل داستان بشار اسد که با بزرگواری و تحمل نظام روبرو میشد.
حالا سخنان او عملا زیر سوال بردن راهبرد نظام بود. یعنی برملا شد که او در ساحت مدیریت راهبردی مخالف جدی نظام بوده و دشمنیش با شرق و علاقه و
۱۰٫اعتمادش به غرب و مخالفتش با مقاومت در منطقه را نمایان کرد
به طور کلی درگیری او نه با میدان، بلکه مهمتر از آن ، او با دیپلماسی مستقل و فعال مشکل دارد. دقت کنیم که او زبان اندرون کل دولت است و این بر ملا شدن ما فی الضمیر این جریان تودار و آب زیرکاه از الطاف خفیه الهی بود.
@ali_mahdiyan