اگهان هشتاد و پنج هزار سوار و پیاده ایرانی در حالیکه فریاد یاعلی و یا محمد سر می دادند با نعره هائی هراس انگیز مانند صاعقه ای سوزان بسوی نیروهای عثمانی یورش آوردند ، سرعت عمل و تحرک سپاه ایران به اندازه سریع و چابک بود که در کمتر از چند دقیقه با سپاهیان ترک که منتظر چنین حمله سختی نبودند در آمیختند بطوریکه توپخانه آنان عملا فلج شد زیرا نمی توانست خودی را از بیگانه جدا کند و زیر آتش بگیرد سواران ایرانی چنان مردانه و دیوانه وار می جنگیدند که باعث تعجب و وحشت سربازان عثمانی می شد ، نصراله میرزا دقیقا مانند نادر ، در صف مقدم سپاه ، از این سو به آن سو می تاخت و دلاورانه شمشیر میزد خورشید آرام آرام به بالاترین نقطه در آسمان نزدیک می شد ، کم کم نشانه های ترس و نا امیدی در نیروهای ترک شدت می یافت تا اینکه سرانجام ترک ها به ناچار ، آرام آرام عقب نشستند و رو به گریز نهادند ، نصراله میرزا دستور تعقیب فراریان را داد و فرمان داد به هیچکس رحم نکنند ، عده زیادی از فراریان که در دشت پراکنده شده بودند نصیبی بجز ضربت شمشیر نبردند و عده زیادی از آنان زهر تلخ مرگ را نوشیدند در این نبرد دویست ارابه توپ دور زن به غنیمت سپاه ایران درآمد و دوازده هزار نفر از عثمانیان کشته شدند و پنج هزار نفر به اسارت درآمدند ، شمار کشته های سپاه ایران نیز در حدود دو هزار نفر تخمین زده شد *پایان قسمت شصت و ششم* @NOORI82325